نتایج در این بخش نمایش داده می شود

از ماهيت متفاوت دانشگاه با مدرسه چه مي‌دانيم؟

در ادامه بحث چگونگي انتخاب رشته تحصيلي، در اين شماره با شما از «دانشگاه» و «آموزش عالي» سخن خواهيم گفت.
«دانشگاه» نسبت به «مدرسه» از ماهيت متفاوتي برخوردار است و کسي که مي‌خواهد در «دانشگاه» وارد شود، بايد با اشراف به اين تفاوت ماهوي بين اين دو زيرمجموعه نهاد آموزشي، اقدام به انتخاب رشته تحصيلي نمايد تا با انتخاب غلط، که بعضاً مي‌تواند ناشي از عدم شناخت صحيح «دانشگاه» و «آموزش عالي» باشد، دچار عواقب و سرخوردگي حاصل از انتخاب نادرست در آينده نزديک نشود.
در اين گام، داوطلب بايد به تعيين هدف خود از ورود به «دانشگاه» بپردازد؛ به همين ‌منظور، لازم است که داوطلب، علاوه بر شناخت تفاوت‌هاي موجود بين دو زيرمجموعه نهاد آموزشي، يعني دانشگاه و مدرسه، به بررسي اين تفاوت‌ها بپردازد تا از اين منظر، آشنايي قابل توجهي با اين دو نظام آموزشي‌ پيدا کند.
در يک نگرش کلي، مي‌توان به تفاوت‌هاي ساختاري موجود در دو نظام آموزشي دانشگاه و مدرسه که در ذيل مي‌آيد، اشاره کرد:
–    در «دانشگاه» فرد در «جست و جو»ي دانش است و آموزش با «جست و جو» آغاز مي‌شود، ولي در «مدرسه»، «آموزش» حرف اول را مي‌زند و محور اصلي تمام فعاليت­هاست؛
–    در «دانشگاه» ، حوزه عمل استاد و دانشجو براي «آموزش» ، به مراتب گسترده‌تر از «مدرسه» است و «آموزش» تنها در چارچوب سرفصل‌هاي مصوب درسي، خلاصه نمي‌شود؛
–    «دانشگاه»، مکاني براي تضارب آرا و انديشه‌هاي گوناگون و گاه متضاد است و از برخورد اين آرا و انديشه‌هاست که «دانش» حاصل مي‌شود؛ اما مدرسه، تنها محلي براي آموزش معارف و دانش‌هاي بنياديني است که هر کس به منظور کسب مهارت‌هاي لازم براي ورود به اجتماع يا «آموزش عالي»، به فراگيري آن «آموزش»ها نيازمند است.
و ….
با عنايت به اين  گزاره‌هاي کلي، که در بالا راجع به تفاوت‌هاي بنيادي ميان «مدرسه» و «دانشگاه» از آنها ياد کرديم، هم‌اکنون بهترين کار ممکن آن است که داوطلباني که مجاز به انتخاب رشته مي‌شوند، علاوه بر مراجعه به بستگان، دوستان، آشنايان يا ساير افراد دانش‌آموخته از يکي از دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالي کشور و کسب اطلاعات و تجربيات آنان راجع به «آموزش عالي» و «دانشگاه» ، در صورت امکان، از نزديک به يکي از دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالي که به آن دسترسي دارند مراجعه کرده و با کمک مسؤولان مربوط در آن دانشگاه، به شناخت اجمالي از کارکردهاي آموزشي و پژوهشي دانشگاه‌ها همت خود را معطوف نمايند تا با کسب اين آشنايي، بتوانند هنگام ورود به مرحله مهمي از زندگي علمي‌شان، که با ورود به «دانشگاه» آغاز مي‌شود، ارتباط مطلوب‌تري با آن برقرار کرده و با اشراف و آمادگي بيشتري به استقبال دروس معيّن در هر رشته بروند و ترم تحصيلي خود را آغاز نمايند.
در اين زمينه، استفاده از تجارب و مشورت‌هاي مشاوران آموزشي، که خوشبختانه در مدارس متوسطه سراسر کشور مشغول به خدمت و راهنمايي دانش‌آموزان هستند، و همچنين مطالعه عميق کتاب‌هايي که در اين باره تاليف يافته‌اند، از فوري‌ترين اقدام‌هايي است که داوطلبان مي‌توانند در اين فرصت محدود به آن پرداخته و آگاهي‌هاي لازم در باب اين موضوع را کسب نمايند.
نکته مهم ديگر در اين گام، بررسي هدف داوطلبان از ورود به «دانشگاه» است. در مجموع، افراد هنگام ورود به مراکز آموزش عالي، به چند دسته تقسيم مي‌شوند:
عده‌اي از داوطلبان، هدف خود را از ورود به دانشگاه، پيدا کردن شغل مطلوبي در آينده نزديک و پس از فراغت از تحصيل مي‌دانند و در جست و جوي رشته‌اي براي انتخاب به منظور تحصيل در آن براي رسيدن به يک شغل مناسب و داراي جايگاه اجتماعي هستند. اين افراد بايد ضمن شناخت رشته‌هاي دانشگاهي و «دانشگاه» به بازار کار هر رشته‌اي که جزو انتخاب‌هاي آنهاست نيز توجه کافي نمايند؛ زيرا بازار کار برخي از رشته‌هاي «پر اسم و رسم» به زعم داوطلبان مدت‌هاست که اشباع شده است؛ از سوي ديگر، بايد توجه کرد که بعضي از رشته‌هاي تحصيلي نيز زمينه شغلي مناسبي ندارند؛ چون يا آن چنان که بايد، شناخته شده نيستند يا ضرورت وجودي آنها در حال حاضر احساس نشده است؛ با اين حال چه بايد کرد؟ مهم‌ترين توصيه ما به اين گونه داوطلبان، آن است که همراه با شناخت علايق و استعدادها و توانايي‌هاي خود، به دانش‌آموختگان يا دانشجويان اين رشته‌ها مراجعه کرده و از آنها بخواهند که ويژگي‌هاي رشته يا رشته‌هاي موردنظر را به طور مشروح و صادقانه براي آنها بيان نمايند. همچنين در اين زمينه مي‌توان به افراد شاغلي که داراي تحصيلات مرتبط با رشته‌هاي مورد نظر اين گونه داوطلبان هستند رجوع کرده و به کسب آگاهي‌هاي لازم در اين موارد پرداخت؛ ضمناً مطالعه کتاب‌هايي در زمينه رشته‌هاي مورد علاقه نيز در اين مورد کارساز است.
دسته ديگري از داوطلبان مي‌خواهند که در رشته مورد نظر خود تا آخرين مقاطع تحصيلي موجود ادامه تحصيل دهند که در اين صورت، لازم است با شناخت بيشتري نسبت به انتخاب رشته يا رشته‌هاي تحصيلي اقدام نمايند؛ چون بسياري از رشته‌هاي دانشگاهي در مقاطع عالي‌تر (کارشناسي‌ارشد و دکتري) داراي زيرمجموعه‌ها، شاخه‌ها و گرايش‌هاي متعدد و متنوعي هستند؛ بنابراين، چنين داوطلباني بايد به رصد علايق خود در اين زيرمجموعه‌ها نيز بپردازند.
عده‌ ديگري از داوطلبان، هدفشان از ورود به دانشگاه، مقاصد ديگري است که مي‌خواهند صرفاً به آن مقاصد برسند؛ از جمله اهداف اين گونه افراد، گرفتن يک مدرک دانشگاهي است؛ بدون آنکه به رشته خاصي علاقه داشته باشند يا رشته‌اي مدّ نظر آنان باشد. اين افراد هنگام انتخاب رشته، اکثراً رشته‌ها يا مقاطع يا دانشگاه‌هايي را برمي‌گزينند که احتمال قبولي خود را در آنها با توجه به رتبه اکتسابي‌شان بالا مي‌بينند.
توصيه ما به اين افراد آن است که هرگز براي عبور از يک مشکل يا دشواري گذرا، خود را در آغوش يک مشکل ديگر، که مي‌تواند عدم علاقه به تحصيل در رشته قبولي يا اصولاً تحصيل در مقاطع آموزش عالي و … باشد، نيندازند؛ زيرا پس از گذشت  از اين مرحله و هنگام مواجهه با مشکلات تحصيلي، دچار مسايل ديگري چون افسردگي، اضطراب، انزوا طلبي و … مي‌شوند که ثمره آن مي‌تواند اخراج آموزشي، انصراف از تحصيل، نداشتن انگيزه شغلي و … باشد.

موفق باشيد

  • هفته نامه پیک سنجش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.