نتایج در این بخش نمایش داده می شود

لزوم داشتن برنامه ريزي براي کسب موفقيت تحصيلي (گفتار اول)‏

دستيابي به بهره‌وري و بهبود کيفيت نظام آموزشي، از اثرگذارترين عوامل توسعه کشورهاست.

مي‌توان گفت که اين نهادها، زيربناي توسعه اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي هستند.

در اين راستا موفقيت تحصيلي دانش‌آموزان، از جمله اهداف اساسي برنامه‌هاي آموزشي کشور و از جمله مهم‌ترين موضوعات مورد توجه معلمان، مشاوران و خانواده‌هاست (تمدني، 1390).

و پيشرفت تحصيلي نيز برون‌داد نظام آموزشي است که نشانه‌هاي آن مي‌تواند در نتايج دانش‌آموزان در آزمون‌هاي بين‌المللي و همچنين در عملکرد دانشجويان و فارغ‌التحصيلان دانشگاه‌ها در داخل کشور و در سطح بين‌الملل نمايان شود.

انگيزش پيشرفت، ميل يا اشتياق براي کسب موفقيت و شرکت در فعاليت‌هايي است که موفقيت در آنها به کوشش و توانايي شخصي وابسته است و بر اساس مجوعه‌اي از استانداردها تعريف شده است.

انگيزش پيشرفت، به مثابه سايقي است که به يادگيري تکاليف درسي سرعت مي‌بخشد تا شخص، با کفايت يافتن و موفقيت، افتخار کسب کنند.

افراد داراي انگيزش پيشرفت بالا براي حل مشکلات و رسيدن به موفقيت، بسيار کوشا هستند و حتي پس از آنکه در انجام کاري شکست بخورند، از آن دست نمي‌کشند و تا رسيدن به موفقيت، به کوشش خود ادامه مي‌دهند؛

بنابراين، انگيزش پيشرفت را مي‌توان بستري براي پيشي گرفتن بر ديگران، با توجه به ملاک‌هاي مشخص، و تلاش در جهت کسب موفقيت و پيشرفت دانست.

در اينجاست که نقش مدارس و معلمان در انگيزش و پيشرفت تحصيلي، آشکار مي‌شود؛ چون نتايج تحقيقات نشان مي‌دهد که مدارس و معلمان، نقش مؤثري بر انگيزش و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان دارند و موجب بهبود عملکرد تحصيلي مي‌شوند.

معلم براي افزايش سطح انگيزش دانش‌آموزان براي يادگيري موضوع‌هاي مختلف درسي، بايد سعي کند تا شرايط يادگيري را بهبود بخشد و کيفيت روش آموزشي را ارتقا دهد تا از اين طريق، دانش‌آموزان به موفقيت دست يابند و نسبت به توانايي خود و يادگيري‌شان، اعتماد به نفس کسب کنند.

در راستاي دستيابي به اين اهداف، بهبود کيفيت موقعيت تحصيلي، از جمله اهداف اساسي برنامه‌هاي آموزشي است.

امروزه افت تحصيلي، يکي از نگراني‌هاي خانواده‌ها و دست اندرکاران تعليم و تربيت است و عدم موفقيت در تحصيل نيز زمينه‌ساز مشکلات فردي و اجتماعي و انحراف از دستيابي به اهداف سيستم آموزش است.

محققان، عوامل مختلفي را در پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان دخيل دانسته‌اند، اما با توجه به تفاوت‌هاي فرهنگي جوامع مختلف و تغييرات سريع عوامل در طول زمان، نمي‌توان به مثابه يک قانون عمومي و کلي، علل خاصي را به طور يکسان براي تمام جوامع مطرح کرد؛

زيرا قوانين بافت فرهنگي و نسبت جامعه، نگرش مردم به تحصيلات، سطح درآمد والدين و …، همه از عواملي هستند که به طور اخص در يک جامعه بر شکست يا موفقيت تحصيلي تاثير مي‌گذارند (سيف، 1393).

عوامل متعددي در پيشرفت يا افت تحصيلي دانش‌آموزان مؤثر است، از جمله: برنامه درسي کارآمد و مطالعه شده؛ در واقع، هدف از برنامه آموزشي، فقط آموزش اصول علوم مختلف که البته در جاي خود بسيار اهميت دارد، نيست، بلکه آموزش‌هاي پنهاني، مانند:

چگونگي رفتار اجتماعي و فهم روابط با ديگران و يادگيري آداب و شناخت ساختار قدرت نيز در آن پيشرفت يا افت تحصيلي، مؤثر است.

طبق نظر بلوم، کارکرد پنهان آموزش در مدارس از برنامه ­هاي درسي، اثربخشي بيشتري دارد. بر اساس اين نظريه، تاثيرگذاري معلمان بر محصلان، بسيار عميق و طولاني مدت است.

آموزگاران مي‌توانند با استفاده از مهارت و شگردهاي تربيتي و آموزشي، موجبات پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان را فراهم آورند؛ البته آموزش پيش و ضمن خدمت معلمان نيز مي‌تواند در بهبود عملکرد آنان در مدارس، بسيار مفيد واقع شود.

خانواده‌ها نيز نقش بسيار مهمي در راهنمايي، هدايت و همچنين پيشرفت تحصيلي فرزندان خود دارند.

والدين مي‌توانند با حمايت از فرزند خود و افزايش عزت نفس و پرورش استعدادها، از فرزندانشان پشتيباني کنند.

وقتي دانش‌آموزان انگيزه پيشرفت داشته باشند، مسير رشد و تعالي برايشان هموارتر مي‌شود و اين مهم با مدد والدين ممکن خواهد بود.

  • با توجه به اهميت موفقيت و پيشرفت تحصيلي دانش‌آموزان که در نهايت منجر به پيشرفت و توسعه کشور خواهد شد، بايد به موضوع برنامه‌ريزي، به ويژه برنامه‌ريزي درسي و تحصيلي، نيز توجه بسيار داشت.

برنامه‌ريزي درسي،  فرآيند طراحي چارچوبي ساختاريافته و سازمان‌يافته براي آموزش و يادگيري است.

خلاقيت نيز توانايي توليد چيزي است که هم بديع وهم ارزشمند باشد.

خلاقيت جزء حياتي آموزش است؛ زيرا به دانش‌آموزان کمک مي‌کند تا مهارت‌هاي تفکر انتقادي، توانايي‌هاي حل مساله و ايده‌هاي نوآورانه را توسعه دهند.

برنامه‌ريزي درسي مي‌تواند با ترکيب فعاليت‌هايي که دانش‌آموزان را به تفکر خارج از چارچوب، کشف ايده‌هاي جديد وآزمايش با روي کردهاي مختلف يادگيري تشويق مي‌کند، فرصت‌هايي را براي بيان خلّاق آنان فراهم کند.

با اين حال، برخي از پژوهشگران استدلال مي‌کنند که برنامه‌ريزي درسي مي‌تواند با محدود کردن دامنه يادگيري به مجموعه‌اي از استانداردها و اهداف از پيش تعيين شده، با خلّاقيت در تضاد باشد.

اين برنامه‌ريزي مي‌تواند به جاي پرورش خلّاقيت و نوآوري، منجر به تمرکز بر حفظ کردن و انجام تست استاندارد شود.

براي جلوگيري از اين تعارض، ايجاد تعادل بين رعايت استانداردهاي آکادميک و ارتقاي خلّاقيت، مهماست.

معلمان مي‌توانند اين کار را با ترکيب فعاليت‌هاي باز، که به راه‌حل‌هاي متعدد اجازه ورود مي‌دهد و دانش‌آموزان را به تفکر خلّاق تشويق مي‌کند، انجام دهند.

آنها همچنين مي‌توانند فرصت‌هايي را براي انتخاب و صداي دانش‌آموزان در فرآيند يادگيري فراهم کنند و به آنها اجازه ‌دهند تا موضوعات معنادار و مرتبط با زندگي‌شان را بررسي کنند (سجادي و اللهياري، 1402).

در نهايت، برنامه‌ريزي درسي بايد يک فرآيند انعطاف‌پذير و پويا باشد تا امکان شکوفايي خلّاقيت و نوآوري را فراهم کند.

با پذيرش خلّاقيت در آموزش، مي‌توانيم دانش‌آموزان را براي چالش‌هاي آينده آماده کنيم و به آنها کمک کنيم تا به يادگيرندگان مادام‌العمر تبديل شوند.

با توجه به مطالب مطرح شده براي موفقيت تحصيلي، دانش‌آموزان نيز مي‌بايست مواردي را براي رسيدن به موفقيت تحصيلي در نظر داشته باشند:

  • مطالعه
  • برنامه‌ريزي
  • مديريت زمان
  • تعيين هدف
  • مقايسه نکردن
  • اشتياق 

*هفته نامه پیک سنجش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.