نتایج در این بخش نمایش داده می شود

خواستن به علاوه تلاش = پيروزي (قسمت اول)

گفت و گو با سه رتبۀ تک رقمي کشوري گروه انساني97:

آزمون سراسري سال 98، نسبت به چند سال گذشته، شرايط متفاوتي دارد؛ زيرا کتاب‌هاي نظام جديد آموزشي در برخي از دروس تغيير کرده و برخي از مباحثي که داوطلبان سال گذشته مطالعه کرده‌اند، در کتاب‌هاي درسي داوطلبان سال دوازدهم وجود ندارد و، برعکس، مطالب جديدي در کتاب‌هاي نظام جديد ديده مي‌شود؛ حتي برخي از کتاب‌هاي علوم انساني، مثل تاريخ ادبيات، حذف شده است و دانش‌آموزان علوم انساني، تاريخ ادبيات را در چند فصل از کتاب علوم و فنون خود، که کتاب جديدي است، مطالعه مي‌کنند؛ يا براي مثال، داوطلبان امسال، با درس‌هاي تاريخ و جغرافيا به صورت مجزا در آزمون سراسري مواجه مي‌شوند. همچنين داوطلبان نظام جديد، آزمون نهايي را فقط در سال دوازدهم دارند و در واقع، در اين سال، بايد، علاوه بر آمادگي براي آزمون سراسري، خود را براي يک آزمون نهايي جامع نيز آماده سازند. از سوي ديگر، خود داوطلبان تک رقمي هم شيوۀ يکساني براي مطالعه و آمادگي براي آزمون سراسري ندارند و در همين گفت و گو مي‌بينيد که براي مطالعة يک درس، شيوه‌هاي بعضاً متفاوتي را در پيش گرفته‌اند؛ به همين دليل، ما معتقد نيستيم که داوطلب امسال براي موفقيت در آزمون سراسري بايد پا جاي داوطلبان برتر بگذارد؛ چون توان علمي، آمادگي روحي و جسمي و، در کل، شرايط هر داوطلبي با ساير داوطلبان، به ويژه با رتبه‌هاي تک رقمي، متفاوت است، ولي بدون شک، مي‌توان از سخنان اين عزيزان بهره‌هاي بسيار برد و مطالعۀ آنها خالي از فايده نخواهد بود. از همين رو، چندي پيش، گفت و گويي با علي مرتضي قلي، رتبۀ 3 کشوري، محمد امين زارع، رتبۀ 5 کشوري، و حليّه فراست، رتبۀ 9کشوري گروه آزمايشي علوم انساني آزمون سراسري سال 97، داشتيم. با تشکر از اين عزيزان، که در اين گفت و گو شرکت کردند، بخش اول اين گفت و گو، که دربارۀ نحوۀ مطالعۀ دروس عمومي و اختصاصي براي آمادگي در آزمون سراسري است، خدمتتان تقديم مي‌گردد. * سال‌ها پيش داوطلبان علوم انساني مي‌توانستند در برخي از دروس، درصد قابل توجهي نياورند و با اين حال، جزو رتبه‌هاي برتر آزمون سراسري شوند، اما در چند سال اخير، يک داوطلب علوم انساني بايد همه دروس عمومي و اختصاصي خود را به خوبي بخواند تا بتواند رتبه خوبي را کسب کند و در هر رشته محلي که تمايل دارد، پذيرفته شود؛ به همين دليل، نحوه مطالعۀ دروس مختلف، به نحوي که بتوان پاسخگوي اکثر سؤال‌ها شد، اهميت زيادي پيدا کرده است، و ما نيز به عنوان اولين سؤال، مي‌خواهيم نحوۀ مطالعۀ دروس عمومي و اختصاصي را در آزمون سراسري، از شما بپرسيم. ادبياتمحمد امين زارع: براي تسلط بر ادبيات عمومي، بيشتر تست زدم تا بخوانم؛ براي مثال، شايد کتاب زبان فارسي را يک بار بيشتر نخواندم، ولي خيلي تست زدم؛ هرچند که فکر مي‌کنم اگر يک دور ديگر کتاب را مي‌خواندم، نتيجه بهتري به دست مي‌آوردم؛ البته در تاريخ ادبيات و لغت، اصل با خواندن است و من با تست زدن، فقط اطلاعاتم را تثبيت مي‌کردم تا از ذهنم نرود. در قرابت معنايي و آرايه‌ها هم با تست زدن زياد نتيجه گرفتم. علي مرتضي قلي: آرايه‌هاي ادبي را بلد بودم؛ براي همين، وقت زيادي روي آن نگذاشتم. قرابت معنايي را هم فقط در تابستان منتهي به سال چهارم خواندم، اما لغت و تاريخ ادبيات را خيلي زياد مطالعه کردم. در هفته‌هاي آخر منتهي به کنکور هم شايد 10 بار لغات و 20 بار تاريخ ادبيات را دوره کردم. تقريباً هر روز مي‌خواندم و آنهايي را که يادم مي‌رفت، مشخص نموده و دوباره مطالعه مي‌کردم؛ براي همين، سرجلسۀ آزمون، همه در خاطرم بود. املا را هم خيلي مطالعه مي‌کردم و، چون در معني کردن و خواندن شعر قوي بودم و در دوران راهنمايي هم روي ادبيات خيلي کارکرده مي‌کردم و پايه‌ام قوي بود، روي  قرابت معنايي و آرايه‌ها خيلي وقت نگذاشتم. حليه فراست: راستش من به غير از ادبيات، مابقي درس‌هاي علوم انساني را بسيار دوست داشتم؛ براي همين، روي ادبيات خيلي وقت نگذاشتم؛ البته چون کتاب زياد مي‌خواندم، لغت، املا و تاريخ ادبيات را بلد بودم، اما با اين وجود، سه يا چهار بار لغات کتاب را مطالعه کردم و براي قرابت معنايي و زبان فارسي هم تست مي‌زدم، ولي خيلي کار نمي‌کردم. عربي محمد امين زارع: عربي‌ام از ابتدا خوب بود و هيچ وقت در عربي مشکل نداشتم. در کنکور هم بايد به يک مجموعه‌اي از «قلق»‌هاي اين درس آشنا بود تا نتيجۀ خوبي گرفت. خود من، قبل از اينکه براي کنکور درس بخوانم، يک يک گزينه‌هاي ترجمه را مي‌خواندم و معني مي‌کردم، اما بعد، شيوۀ تست زدن براي سؤال‌هاي ترجمه را ياد گرفتم؛ اينکه بايد روي جمع و مفرد يا مذکر و مونث بودن کلمات دقت کرد و فعل جمله را نيز در نظر گرفت. علي مرتضي قلي: عربي را در تابستان منتهي به سال چهارم خواندم و طي سال تحصيلي، با تست زدن، اطلاعاتم را تثبيت کردم. در ترجمه، روش من تطبيقي بود؛ يعني گزينه‌ها را با هم تطبيق مي‌دادم و گزينه غلط را کنار مي‌گذاشتم؛ به عبارت ديگر، با ردّ گزينه جلو مي‌رفتم. براي تسلط بر قواعد هم فقط تست زدم. فکر کنم که حداقل 3000 تا تست زدم. حليه فراست: عربي من خوب بود و فکر کنم پايين‌ترين درصدي که در آزمون‌هاي عربي آوردم، سر کنکور بود. چندان عربي نمي‌خواندم؛ فقط گاهي درک متن مي‌خواندم. به نظر من در درس عربي، تست زدن بسيار مؤثر است. معارف اسلاميمحمد امين زارع: سال دوم دبيرستان که بوديم، معلم معارف اسلامي ما خيلي سنگين‌تر از کتاب درسي با ما کار مي‌کرد و کتاب را خودمان خوانديم. در سال چهارم هم، همين رويه ادامه داشت و فقط بعد از عيد چند جلسه جمع‌بندي داشتيم. * چطور کتاب را خودتان مطالعه مي‌کرديد؟ علي مرتضي قلي: متن کتاب را مي‌خوانديم و آيات را از روي کتاب‌هاي کمک آموزشي مي‌خوانديم و آرام آرام سير صعودي داشتيم. با تست زدن هم به مباحث مسلط شديم. حليه فراست: آيه‌هاي موجود در کتاب درسي را راحت حفظ مي‌کردم، اما با متن کتاب مشکل داشتم. براي همين، وقت زيادي براي درس معارف اسلامي گذاشتم و حتي هفتۀ آخر منتهي به کنکور، بيشتر، کتاب‌هاي معارف را مي‌خواندم. زبان خارجي حليه فراست: در آزمون‌هاي آزمايشي، زبان را زير 60 درصد نمي‌زدم و در کل، زبانم خوب بود و وقت زيادي براي اين درس نمي‌گذاشتم و همين کم وقت گذاشتن، موجب شد که در اين درس نتيجۀ مطابق ميلم را نگيرم. در کل، سال چهارم براي دو درس زبان و ادبيات عمومي، وقت کم گذاشتم و نتيجۀ منفي‌اش را هم ديدم. محمد امين زارع: به نظر من پاسخگويي به تست‌هاي «ردينگ»، به تمرين و ممارست نياز دارد؛ در ضمن، من لغت‌هاي سخت را جدا کرده بودم و آنها را تکرار مي‌کردم و تست هم زياد مي‌زدم. علي مرتضي قلي: از اول دبستان کلاس زبان مي‌رفتم؛ در نتيجه زبانم خوب بود و سال چهارم اصلاً زبان نخواندم. رياضيعلي مرتضي قلي: رياضي نياز به تمرين زياد دارد. من هم رياضي را دوست داشتم تا جايي که در ابتدا هدفم اين بود که رشتۀ رياضي بروم و بعد تصميمم تغيير کرد. من براي رياضي، همۀ تمرين‌هايي را که از يک مبحث در اختيار داشتم، حل کردم و با تست زدن زياد، به مباحث مختلف و متنوع اين درس مسلط شدم. حليه فراست: رياضي‌ام خوب بود و دلم مي‌خواست که در رشتۀ رياضي تحصيل کنم؛ منتهي رشته‌هاي دانشگاهي رياضي و محيط کار فارغ‌التحصيلان اين گروه آزمايشي را دوست نداشتم. براي اين درس، زياد تست مي‌زدم. به نظر من، رياضي خيلي خواندن ندارد: اول بايد به تدريس معلم دقت کرد و مباحث را خوب درک نمود و بعد تست زد. خود من براي رياضي خيلي تست زدم؛ به خصوص اينکه به اين درس علاقۀ بسياري داشتم و از حل تست‌هاي دشوار رياضي لذت مي‌بردم. محمد امين زارع: بهترين درصدم در کنکورهاي آزمايشي، مربوط به رياضي بود. به نظر من، در درس رياضي، مهم اين است که به درس مسلط شويم. خود من، اگر هنگام تدريس دبير به درس مسلط مي‌شدم، حتي جزوه را نمي‌خواندم و فقط تست مي‌زدم. اقتصادمحمد امين زارع: اقتصاد، چون تک کتاب است، بايد آن را دقيق خواند و به همۀ بخش‌هاي آن مسلط شد. تست هم بايد زياد زد. من در ابتدا خيلي تست نزدم، اما نزديک کنکور، خيلي تست اقتصاد زدم تا به سؤال‌هاي اين درس کاملاً مسلط شوم؛ البته امسال دو تا از مساله‌هاي اين درس در آزمون سراسري خيلي دشوار بود. من حتي در خانه با استفاده از ماشين حساب هم نتوانستم به جواب صحيح برسم. علي رضاقلي: درس اقتصاد، دو بخش حفظي و مساله دارد. در بخش مساله، کسي که رياضي‌اش خوب باشد، مشکلي ندارد، و در بخش حفظي هم به نظر من بايد مباحث کتاب را خواند و خلاصه کرد و خلاصه‌ها را هم چند بار مطالعه نمود؛ البته امسال نحوۀ طرح سؤال در  دو تا از مساله‌ها جديد بود و نمونه آن را قبلاً نديده بودم. در کل، اقتصاد امسال، با توجه به زمان پاسخگويي به سؤال‌هاي اين درس، دشوار بود و، برعکس هر سال، سؤال‌ها «روتين» نبود. حليه فراست: بخش مسايل اقتصاد هميشه براي من راحت بود و حتي من در کلاس درس، شيوه‌هاي حل تستي راحت‌تري نسبت به دبيرمان پيدا مي‌کردم. براي بخش حفظي هم لازم است که کتاب را چند بار مطالعه کرد تا به مطالب آن مسلط شد. ادبيات اختصاصي حليه فراست: من در کل، با بخش قرابت معنايي مشکل داشتم؛ چون قاعده‌مند نبود و ذهنم با مباحثي که قاعده‌مند نباشد، مشکل دارد. در بخش عروض، من به طور چشمي حل مي‌کردم؛ يعني نه تقطيع مي‌کردم و نه وزن شعر را با گوش مي‌گرفتم؛ بلکه بيت را يک دور مرور مي‌کردم و وزن را در مي‌آوردم. در مبحث تاريخ ادبيات هم، چون حافظۀ تصويري‌ام خوب بود، مشکلي نداشتم و اين بخش از ادبيات را هم زياد دوره مي‌کردم و صفحات و جملات کتاب‌ها را در ذهنم تثبيت مي‌کردم؛ حتي رنگ متن صفحۀ کتاب در ذهنم مي‌ماند؛ در ضمن، چون نويسندگان ايراني و خارجي را مي‌شناختم (نويسندگان، نه شاعران)، در به خاطر سپاردن اين بخش، مشکلي نداشتم. محمد امين زارع: تاريخ ادبيات را فقط بايد خواند. فکر کنم براي فراگيري اين بخش، جز تست‌هاي آزمون‌هاي سراسري سال‌هاي گذشته، تست ديگري نزدم و بيشتر خود کتاب را مرور مي‌کردم و براي آثار، رمز گذاري يا سر واژه سازي مي‌کردم؛ يا مثلاً براي اينکه متوجه شوم که يک بيت مهم مال کدام شاعر است، اسم شاعر را در بيت مي‌گنجاندم و به خاطر مي‌سپردم و با اين شيوه‌ها، هميشه در آزمون‌هاي آزمايشي در تاريخ ادبيات نتيجه بسيار خوبي مي‌گرفتم؛ اما فکر کنم که اعتماد زيادم به تسلطم در تاريخ ادبيات، سر کنکور، کار دستم داد و دو تست را غلط زدم؛ چون بيش از حد به خودم اطمينان داشتم و آن را مرور نکردم. براي عروض مشکلي نداشتم و از سال دوم دبيرستان در اين زمينه کار کرده بودم و به طور گوشي (سماعي) وزن‌ها را پيدا مي‌کردم. در کل، قافيه و عروض قانون دارد و با تست زدن مي‌توان به آن مسلط شد. علي مرتضي قلي: عروض را به صورت شنيداري کار مي‌کردم و به حدي بر آن مسلط شدم که به چند تا از دانش‌آموزان، که در اين زمينه ضعف داشتند، نيز آن را آموزش مي‌دادم. در تاريخ ادبيات، با مرور بسيار، به مطالب اين درس مسلط شدم و هر بار که درس جديدي را در تاريخ ادبيات مي‌خواندم، دروس قديم را هم دوره مي‌کردم؛ حتي سبک‌شناسي را هم به کمک تاريخ ادبيات ياد گرفتم؛ يعني، نمونه شعرهايي را که در تاريخ ادبيات بود، مي‌خواندم و مباحث سبک‌شناسي را در آنها پياده مي‌کردم. تاريخ و جغرافيامحمد امين زارع: تاريخ در ذهن من بيشتر مي‌ماند؛ حتي کتاب تاريخ سوم از سال سوم در ذهنم مانده بود، اما جغرافيا برايم درس فرّاري بود و بايد آن را مرتب مرور مي‌کردم، و چون حجم دروس اين دو کتاب خيلي زياد است، نمي‌توان با اطمينان از نتيجۀ مطالعه آنها صحيت کرد. من گاهي درصدهايم در اين دو درس خوب بود و گاهي بد؛ چون نمي‌توانستم به همۀ مطالب اين دو کتاب کاملاً مسلط بشوم. علي مرتضي قلي: اينکه عده‌اي مي‌گويند تاريخ را بخوانيم و جغرافيا را نخوانيم يا برعکس، يا اينکه کتاب سال دوم را بخوانيم و سوم را نخوانيم و … به نظر من اشتباه است. همين که يک دور به صورت عادي هم از روي کتاب‌هاي تاريخ و جغرافيا خوانده شود، يک مجموعه از مسايل در خاطر داوطلب مي‌ماند؛ به خصوص تاريخ که حالت داستاني دارد. من هر شش کتاب تاريخ و جغرافيا را خواندم؛ فقط آنها را سريع مي‌خواندم و بعد تست مي‌زدم. حليه فراست: تاريخ و جغرافيا را سال دوم و سوم خيلي خوب خواندم. در دورۀ پيش‌دانشگاهي، به نظر من کتاب‌هاي تاريخ و جغرافيا جالب‌تر بود و من هر دو کتاب را با علاقه مي‌خواندم؛ حتي توضيحات و پاورقي‌هاي تاريخ را مي‌خواندم و خلاصه‌نويسي هم نمي‌کردم؛ يا از کتاب کار استفاده نمي‌کردم؛ چون به نظرم فايده نداشت و لازم است که به خود کتاب کاملاً مسلط بود. علوم اجتماعي محمد امين زارع:  به علوم اجتماعي بسيار علاقه داشتم تا جايي که تصميم داشتم به عنوان رشتۀ دانشگاهي، علوم اجتماعي را انتخاب کنم، اما بعد ديدم که علوم اجتماعي در دانشگاه تا حدودي با ديدگاه‌هاي من از اين درس، تفاوت دارد؛ ولي کتاب جامعه‌شناسي را خيلي دوست داشتم و اين درس، محبوب‌ترين درس در دبيرستان براي من بود و با علاقۀ کامل، آن را مي‌خواندم و خيلي هم برايش تست نمي‌زدم. علي مرتضي قلي: کتاب جامعه‌شناسي دوم و سوم را اصلاً دوست نداشتم، اما کتاب چهارم خيلي خوب نوشته شده بود؛ براي همين هم جامعه‌شناسي چهارم را خيلي خواندم. حليه فراست: کتاب جامعه‌شناسي را دوست داشتم و هنوز تصويرهاي آن را در ذهن دارم. در کل، عادتم اين بود که يا درس نمي‌خواندم يا اگر مي‌خواندم، با علاقه مي‌خواندم و تقريباً زير و بم کتاب را مطالعه مي‌کردم. تست زدنم هم بيشتر مختص به قبل از تعطيلات نوروز بود و بعد از عيد، بيشتر مطالعه مي‌کردم؛ مگر اينکه تست جامع (سؤال‌هاي کنکور يک سال به طور جامع) مي‌زدم. فلسفه و منطقحليه فراست: فلسفه و منطق را ابتدا بايد فهميد و از همان ابتداي سال، مطالعۀ آن را جدي گرفت و تا آخر مطالعه کرد. به نظر من، فلسفه و منطق، دروس زيبايي هستند و براي اين دو درس بايد زياد تست زد. در تست مشخص مي‌شود که چه نکاتي اهميت دارد و روي چه چيزهايي بايد دقت کرد و حساس بود. فلسفه و منطق، جزو دروسي بودند که من هيچ وقت تست زدن آنها را کنار نگذاشتم. محمد امين زارع: به نظر من، فلسفه و منطق، بيش از ساير دروس وقت مي‌گيرد. داوطلب بايد براي اين دروس زحمت بکشد و آنها را خوب مطالعه کند؛ به خصوص فلسفه و منطق چهارم، که تا به خوبي آن را نفهمي، نمي‌تواني نتيجه بگيري. علي مرتضي قلي: درس فلسفه در کنکور با علم فلسفه فرق دارد. در تست‌هاي کنکور بايد به واژگان و قيدها توجه داشت و سؤال‌ها زياد با علم فلسفه کاري ندارد. روان‌شناسي محمد امين زارع: روان‌شناسي را بيشتر مي‌خواندم تا اينکه تست بزنم؛ البته براي حفظ کردن مطالبش مشکل داشتم؛ براي مثال، مبحثي در کتاب روان‌شناسي بود که مي‌گفت کودکان در هر سن چه ويژگي‌هايي دارند. براي اين ويژگي‌ها رمزگذاري کرده بودم؛ با اين وجود، اين درس با مرور بسيار، در خاطرم مي‌ماند. حليه فراست: تا تعطيلات نوروز، روان‌شناسي را خيلي خواندم، اما بعد از عيد، يک دور هم آن را، دوره نکردم، و همين اشتباه باعث شد که درصدم در اين درس پايين بيايد. من فکر مي‌کردم که به 100درصد سؤال‌هاي اين درس مي‌توانم پاسخ صحيح بدهم، اما چون سؤال‌ها حفظي بود و من آن را دوره نکرده بودم، نتوانستم 100 درصد بزنم.

علي مرتضي قلي: براي اين درس، خيلي وقت گذاشتم و بارها آن را دوره کردم تا بتوانم به سؤال‌هاي آن، پاسخ بدهم.  

  • هفته نامه پیک سنجش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.