نتایج در این بخش نمایش داده می شود

سپاسگزاري؛ راهي به سوي خوشبختي

«من بدبختم !» اين جمله را بارها در شرايط مختلف و به دلايل متنوع از دانش‌آموزانم شنيده‌ام.
 
يکي مبحثي از رياضي را نمي‌فهمد، ديگري با پدرش مشکل دارد و سومي از چهره‌اش ناراضي است و آن يکي از فضاي مدرسه و رفتار معلم‌ها يا کادر اجرايي گله دارد. همۀ آنها معتقدند که هيچ کس درکشان نمي‌کند و مشکل بزرگ و لاينحل آنها را نمي‌فهمد.
 
نکتۀ مهم اين است که همۀ آنها آن قدر روي مشکلشان تمرکز کرده‌اند و آن را بزرگ مي‌بينند که بخش‌هاي ديگر زندگي را، که پر از نکته‌هاي مثبت است، فراموش کرده‌اند و اصلاً آنها را نمي‌بينند.
 
براي مثال، دانش‌آموزي که مبحث الکتروشيمي را در درس شيمي متوجه نمي‌شود يا احتمالات رياضي را فرا نمي‌گيرد، به اين نکته دقت ندارد که در فرا گرفتن ادبيات، چقدر توانمند است، تست‌هاي عربي را چقدر خوب مي‌زند، و يا در کار با کامپيوتر، چقدر مهارت دارد !
 
همچنين نوجواني که با نحوۀ برخورد پدر يا مادرش مشکل دارد، سپاسگزار سلامتي خود نيست.
 
او توجه ندارد همين که مي‌تواند به راحتي نفس بکشد، حرف بزند، راه برود، غذا بخورد، ديگران را دوست بدارد و به آنها محبت کند، به ديگران ياري برساند و … چقدر خوشبخت است و چقدر بايد شاکر نعمت‌هاي بسياري باشد که آنها را داراست.
 
توجه داشته باشيد که شما روي هر چيزي تمرکز کنيد، آن چيز در زندگي‌تان بيشتر مي‌شود.
 
وقتي شما روي مشکلاتتان تمرکز مي‌کنيد، آنها تمام زندگي‌تان را در بر مي‌گيرند؛ اما وقتي روي حس‌هاي خوبتان تمرکز کنيد، حس و حال خوب را در زندگي‌تان جاري خواهيد کرد؛ زيرا انسان بر اساس افکارش عمل مي‌کند و اين افکار به تدريج تجربه‌هاي زندگي روزمره‌اش را مي‌سازند؛ بنابراين، وقتي شما افکارتان را صرف فکر کردن به کمبودهايتان کنيد، کمبود در زندگي‌تان زياد مي‌شود.
 
چه بايد کرد؟
 
شکرگزار باشيد
 
اولين قدم براي از بين بردن ذهنيت کمبود، اين است که براي هر چه هستيد و هر چه داريد، شکرگزار باشيد و عميقاً به خاطر معجزه‌اي که خودتان هستيد، از خداوند عالم سپاسگزاري کنيد؛ به خاطر اينکه چشم داريد، گوش داريد، راه مي‌رويد، مي‌توانيد غذا بخوريد، سواد داريد، به مدرسه مي‌رويد، قلم و کاغذ داريد و …. توجه داشته باشيد که بايد روي داشته‌هايتان تمرکز کنيد، نه روي چيزهايي که از دست داده‌ايد؛ سپس به نگاهتان وسعت ببخشيد و به حجم عظيمي از نعماتي که اطراف شماست، توجه کنيد و سپاسگزار آنها باشيد؛ به آبي که مي‌نوشيد، خورشيدي که گرمتان مي‌کند، هوايي که نفس مي‌کشيد، گياهي که زيبايي را در نگاهتان مي‌نشاند، و هر چيز ديگري که هديه‌اي از جانب خداوند است.
 
يادتان باشد که شما ذرّه‌اي از کل جهان هستي هستيد و اين ذرّه بايد با ديگر ذرّه‌ها هماهنگي و همکاري داشته باشد. وقتي شما روي نکته‌هاي منفي و نداشته‌هايتان تمرکز مي‌کنيد، با جهان هستي هماهنگي نداريد، اما وقتي روي توانمندي‌هايتان به عنوان يکي از معجزه‌هاي هستي، تمرکز مي‌کنيد، انرژي‌تان براي تغيير و تحوّل و کسب موفقيت، چند برابر خواهد شد.
 
وقتي تمرين شکرگزاري مي‌کنيد، مدام به فهرست آنچه داريد و بايد به خاطرشان شکرگزار باشيد، اضافه کنيد؛ براي مثال، وقتي مي‌خوابيد، از اينکه سقفي بالاي سرتان هست، شکر گزار باشيد.
 
وقتي از خواب بيدار مي‌شويد، از اينکه يک صبح ديگر را مي‌بينيد از خدا و هستي تشکر کنيد. در کل، تک تک نعمت‌هاي کوچک و بزرگ را ببينيد و به خودتان متذکر شويد که چه خوش شانس هستيد که همۀ اينها را داريد، و از اين همه نعمت که متعلق به شماست، لذت ببريد.
 
همين که شکر گزاري را  براي هر چيز و هر کسي که در زندگي‌تان داريد، آغاز کنيد، ديگر افکار منفي در ذهن شما رسوخ نخواهد کرد. وقتي نفسي که مي‌کشيد با احساس خوشبختي همراه باشد، و باور داشته باشيد که خوبي‌ها و نعمت‌هاي بسياري شما را احاطه کرده است، در راهي قدم خواهيد گذاشت که در آن همه چيز رو به بهبود و پيشرفت است؛ زيرا اين جهان و نعماتش، به اندازه‌اي وسيع است که هر کسي مي‌تواند در آن، هر چه مي‌خواهد، به دست بياورد. اگر مي‌بينيم که محدوديتي براي ما وجود دارد، براي آن است که به محدوديت اعتقاد داريم و براي آن، وقت و انرژي صرف مي‌کنيم.
خود را آن گونه که هستيد، دوست داشته باشيد
 
همۀ ما ضعف‌ها و ناتواني‌هايي داريم، اما اين ضعف‌ها، به معناي آن نيست که ما کامل نيستيم و نبايد خوشحال باشيم.
 
اگر اکنون از آنچه داريد، لذت نبريد، در آينده نيز هيچ چيز به شما لذت واقعي نخواهد داد؛ در واقع توانايي ما در لذت بردن از زندگي، به نحوۀ نگرش ما به آن بر مي‌گردد؛ چون هيچ چيزي در خارج از خود ما نمي‌تواند خوشبختي و سعادت را به ما هديه دهد؛ بنابراين، اگر براي خوشبخت بودن، دنبال نداشته‌هايتان هستيد، هرگز خوشبخت نخواهيد شد؛ چون هميشه چيز بيشتري وجود دارد که شما بخواهيد آن را داشته باشيد.
 
بگذاريد به سراغ داوطلباني برويم که براي کسب رتبه‌اي برخلاف انتظارشان در آزمون‌هاي آزمايشي يا امتحان درسي، ناراحت هستند و خود را سرزنش مي‌کنند و احساس خوبي ندارند. اين دسته از داوطلبان، زندگي‌شان را برپايۀ بايدها و نبايدها استوار کرده‌اند.
 
آنها از درس خواندن لذت نمي‌برند؛ زيرا مدام به فکر به دست آوردن رتبه يا نمره‌اي هستند که در آزمون يا آزمون‌هاي پيشِ رو کسب خواهند کرد.
 
اگر پيشرفت درسي داشته باشند، از آن رضايتي ندارند؛ چون داوطلب ديگري را مي‌شناسند که در مقايسه با آنها پيشرفت بيشتري داشته است، و اگر پيشرفت نکنند، مدام خود را سرزنش مي‌کنند و از کل کاينات شکايت دارند.
 
اين دسته از داوطلبان، پيشرفت نخواهند کرد؛ زيرا روي کمبودها و نداشته‌هايشان تمرکز کرده‌اند. آنها خود را کامل نمي‌بينند؛ چون حس مي‌کنند که چيزي کم دارند، و فقط وقتي آن را به دست بياورند، کامل خواهند شد؛ در حالي که اگر روي داشته‌هايشان و موفقيت‌هايشان (هر چند که به ظاهر کوچک هم باشد) تمرکز کنند و به خاطر آنها از خودشان، اطرافيانشان و، مهم‌تر از همه، پروردگار سپاسگزار باشند، به قدرتشان به عنوان يک انسان کامل ايمان مي‌آورند و مي‌توانند، در عين حس رضايت و شادماني، براي پيشرفت در ساير زمينه‌ها هم قدم بردارند. 
 
 
شما روي هر چيزي تمرکز کنيد، آن چيز در زندگي‌تان بيشتر مي‌شود.
 
وقتي شما روي مشکلاتتان تمرکز مي‌کنيد، آنها تمام زندگي‌تان را در بر مي‌گيرند، اما وقتي روي حس‌هاي خوبتان تمرکز کنيد، حس و حال خوب را در زندگي‌تان جاري خواهيد کرد
 
دانش‌آموزي که  مبحث الکتروشيمي را در درس شيمي متوجه نمي‌شود، به اين نکته دقت ندارد که در فرا گرفتن ادبيات، چقدر توانمند است، تست‌هاي عربي را چقدر خوب مي‌زند، و يا در کار با کامپيوتر، چقدر مهارت دارد !
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.