«سپاسگزاري»، راهي هموار براي رسيدن به موفقيت

آن روزها و زماني که هنوز اثري از بيماري همهگير کرونا نبود، يک روز که وارد کلاس ميشدم، مثل هميشه سلام بالا بلندي کردم و پرسيدم:
«چطوريد بچهها؟!» هنوز کلامم به پايان نرسيده بود که يکي از دانشآموزان با صدايي کشيده و بيحال گفت: «بد»، و ديگري در ادامه گفت:
«افتضاح». با خنده پرسيدم:
«اون وقت چرا؟» که ولولهاي در کلاس راه افتاد و يک صدا گفتند:
«چرا نه؟ امتحانات نهايي نزديکه. خيلي هم آماده نيستيم. کنکور هم پشتشه. خسته هم هستيم. حوصله هم نداريم و اصلاً حال درس خواندن هم نداريم!»
با جديت گفتم: «و مريض هستيم و تا چند ساعت ديگه هم بيشتر زنده نيستيم. مادر و پدرمون هم مريض هستند. شبها تو خيابون ميخوابيم و از گرسنگي، ناي بلند کردن دستمون رو هم نداريم و لباسي براي پوشيدن نداريم! …»
چند نفري خنديدند و يکي از بچهها گفت: «درسته وضعمون به اين بديها نيست، اما چرا بايد هميشه خودمون رو با بدتر از خودمون مقايسه کنيم؟ خيليها هم هستند که وضعشون بهتر از ماست. ما حالمون گرفته است که چرا مثل اونها نيستيم.»
گفتم: «در هر حال بايد شکرگزاري کرد؛ براي اينکه شکرگزاري، شما را در فضاي امن و آرامش الهي قرار ميده و افکارتون از فضاي منفي به فضاي مثبت وارد ميشه، و وقتي فضاي منفي را پشت سر بگذاريد، بدون شک شرايطتون تغيير ميکنه و به خواستههاي بحقتون ميرسيد.»
چهرههاي کنجکاو و نگاههاي پر از سؤال بچهها را که ديدم، با هم قرار گذاشتيم که نحوۀ شکرگزاري را با هم تجربه کنيم؛ تجربهاي که به گفتۀ دانشآموزان، براي کلاس ما بسيار مفيد و مؤثر بود و من اميدوارم شما نيز بتوانيد از آن بهره ببريد.
من خوش شانسم
همين الان فهرستي از همۀ چيزهاي بزرگ و کوچکي که داريد و به خاطر آنها بايد سپاسگزار باشيد، تهيه کنيد و خدا را به خاطر اين نعمات سپاسگزاري کنيد. اکثر اوقات، تمرکز کردن روي چيزهايي که نداريم، بسيار آسانتر است.
فارغ از اينکه چه چيزهايي داريد يا اينکه چه چيزهايي نداريد، بسيار مهم است که وقت بگذاريد و تمام چيزهايي را که داريد و ميتوانيد به خاطرش سپاسگزار باشيد، به ياد بياوريد. براي تهيۀ اين فهرست، به دنبال چيزهاي عجيب و غريب نگرديد؛ براي مثال بنويسيد: «خدايا ! بسيار سپاسگزارم که ميتوانم ببينم؛ چون داشتن حس بينايي، به من اين امکان را ميدهد که علاوه بر ديدن زيباييهاي دنيا، کارهاي مورد علاقهام را بدون کمک ديگران انجام دهم.» يا اينکه بنويسيد:
«خدايا ! سپاسگزارم که امکان يادگيري از اشتباهاتم را به من دادي؛ چون اگر هرگز اشتباه نکنيم، چيز زيادي نميآموزيم.» يا آنکه بنويسيد: «خدايا ! سپاسگزارم که فرصت سواد آموزي و رفتن به مدرسه را به من دادي و من ميتوانم بخوانم و بنويسم؛ زيرا اين موقعيت که براي من فراهم کردي، فرصتي است که بسياري از انسانها از آن محروم هستند.»
شايد عدهاي از شما، به شمردن اين نعمتها بخنديد و بگوييد که اينها چيزهاي اساسي و حقي مسلّم هستند؛ اما چه کسي گفته است که شما چنين حق مسلّمي داريد؟! اگر روزي اين توانايي را در خودتان ديديد که به خاطر تمام آنچه که در اطرافتان داريد، سپاسگزار باشيد، آن گاه جهان هستي هم موتور بخشش را به سمت شما، که پر از قدرداني و سپاسگزاري شدهايد، روشن ميکند.
پس به تمام اين موهبتها به ديدۀ نوري بنگريد که منبع آن نور، خداوند است، و بدانيد هنگامي که از موهبت قدرداني برخوردار شويد، در نزديکترين راه به سوي هدفتان قدم ميگذاريد؛ زيرا شکرگزاري، همچون اهرمي است که ميتواند فريادهاي پوچ ذهن ما را به آرامش، خلاقيت و عشق تبديل کند. وقتي سپاسگزاري ميکنيد، نشان ميدهيد که نعمتها فراوانند و به فراواني باور داريد و اين فراواني در زندگيتان روز به روز زيادتر ميشود.
همچنين با انجام اين کار، لياقت و شايستگيتان را به جهان هستي نشان ميدهيد، و مهمتر از همه، در فرکانس منبع، يعني خداوند، قرار ميگيريد. اين فرکانس، نزديکترين فرکانس به خواستههاي هر فردي است و دقيقاً با روح هر انساني هماهنگي دارد.
از همين روست که در آيۀ 7 سورۀ ابراهيم خداوند ميفرمايد: «لَيِن شَکَرتُم لَاَزيدَنَّکُم و وَلَيِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابي لَشَديدٌ»يا به قول مولانا: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بيرون کند»
در اينجا داستان شخصي را که بينايي يک چشم خود را از دست داده بود، اما سپاسگزار پروردگار بود که يک چشم ديگر دارد، به يادتان ميآوريم که عبرت انگيز است. ميخواهيم بگوييم اين امکان وجود ندارد که انسان شاکر باشد و در عين حال بدبخت باشد؛ زيرا فکر کردن به بدي، آن را بزرگتر ميکند، و فکر کردن به خوبي و شکرگزاري بابت آن، آن را بزرگ ميکند، و آنچه در فکرمان، به آن بال و پر ميدهيم، بلافاصله در رفتار بيروني ما منعکس می شود
وانمود کنيد که موفق هستيد
زماني که حس ميکنيد هيچ اتفاق خوب و تازهاي در زندگيتان نميافتد، تنها کاري که بايد انجام بدهيد، اين است که قدرداني خودتان را ابراز کنيد؛ زيرا يک قلب بسته، نميتواند چيزي را دريافت کند؛ پس وانمود کنيد که تمام آنچه را که ميخواهيد، داريد، و براي هر يک از داشتههايتان جملهاي بسازيد و جملههاي خودتان را با يک «سپاسگزارم» ساده آغاز کنيد.
اين جملات بايد دقيق و مشخص باشند و کلماتي مثبت در آنها وجود داشته باشد؛ مثلاً نميشود گفت: «من در انجام همه امور توانا هستم»؛ چون «همه امور» يک کلمه مبهم است و ضمير ناخودآگاه ما فقط به دستورات واضح و روشن جواب ميدهد. به روشني ثابت شده است که استفاده از جملات تاکيدي واضح، ميتواند روي افکار و ضمير ناخودآگاه ما چنان تاثيري بگذارد که گويي آن کلمات، جزيي از فکرمان شده است. اگر اين جملات را هر روز تکرار کنيد، آنها چنان در ضمير ناخودآگاهتان جاي ميگيرند که گويي به آنچه گفتهايد، رسيدهايد؛ زيرا کلمات از نيروي عجيبي برخوردارند و ميتوانند شخصيت ما را تغيير دهند؛ در واقع، وقتي شما خدا را شکر ميکنيد و ژست برنده را ميگيريد، به دنيايي سرشار از نعمت قدم ميگذاريد؛ چون برنده هستيد.
شما ميتوانيد هنگام اداي جملات مثبت، که همراه با سپاسگزاري است، صداي خود را ضبط کنيد و با شنيدن آن، ضمير ناخودآگاهتان را به بهترين افکار دعوت نماييد.
همچنين ميتوانيد از آينه استفاده کنيد و با ايستادن در برابر آينه در هر صبحدم، جملات مورد نظر را با صداي بلند به خود بگوييد؛ براي مثال، روبروي آينه بايستيد و بگوييد: «پروردگارا ! سپاسگزارم که به ياريات توانستم درس شيمي را فرابگيرم و پاسخگوي سؤالات اين درس باشم.» اين جملات، بيانگر آن است که شما توجه و تمرکزتان روي خواستههايتان است، و خواهيد ديد که قدم به قدم به خواستههايتان نزديکتر ميشويد.
قدرداني خود را ابراز کنيد
در هر روز، يک نفر را انتخاب کنيد و فقط نکات مثبت را دربارۀ او به ياد بياوريد و افکار ديگر را رها کنيد. شما هميشه ميتوانيد نکتۀ مثبتي را دربارۀ هر فردي بيابيد و از وي براي آن نکتة مثبت، به راستي ممنون باشيد.
براي هر چيزي که از کسي ميگيريد يا هر کلامي که ميشنويد، تشکر و قدرداني کنيد. غافلگيري مردم با يک تشکر ساده، بسيار لذت بخش است و هميشه چهرههايشان را شاد و خوشحال ميکند و شما هم همين را جذب ميکنيد.
همچنين ميتوانيد به افرادي که نسبت به شما کمتر خوش شانس هستند، ياري برسانيد.
مطالعات يک گروه تحقيقاتي در اين زمينه نشان ميدهد که 78 درصد از افرادي که به طور داوطلبانه به مدت يک سال در انجام کارهاي خير مشارکت کردهاند، معتقد بودهاند که انجام اعمال خيرخواهانه، موجب کاهش استرس آنها شده است. بررسيهاي جداگانه نيز، حاکي از اين واقعيت است که افراد خيّري که دچار حملۀ قلبي ميشوند، خيلي سريعتر از بقيه بهبود مييابند و ميزان مرگ و مير در افرادي که به طور داوطلبانه به ديگران کمک ميکنند، 60 درصد کمتر از ساير افراد است.
زماني که حس ميکنيد هيچ اتفاق خوب و تازهاي در زندگيتان نميافتد، تنها کاري که بايد انجام بدهيد، اين است که قدرداني خودتان را ابراز کنيد؛ زيرا يک قلب بسته، نميتواند چيزي را دريافت کند
*هفته نامه پی