نتایج در این بخش نمایش داده می شود

داوطلبان آزمون سراسري و نقش مدرسه در موفقيت آنها

آنچه آمد، بخشي از خاطرات يک دانش‌آموز سال دوازدهم است؛ دانش‌آموزي که از کادر مدرسه، اعم از دبيران، مدير و ناظم، براي بدخلقي‌ها، بي‌تفاوتي‌ها، درک نکردن‌ها، نا‌حقي‌ها و …

خشمگين بود و نمي‌توانست بر خشم و ناراحتي خود غلبه کند.

او معتقد بود که در فضاي مدرسه، هيچ کس درکش نمي‌کند و شرايط وي را در نظر نمي‌گيرند و توجه ندارند که امسال چقدر براي او سرنوشت ساز است و وي براي بهترين بازدهي، بايد آرامش لازم را داشته باشد.

مي‌پرسيد که آيا بهتر نيست که به جاي رفتن به مدرسه و تحمل برخوردهاي غيرمنطقي،  در خانه درس بخواند و وقتش را در مدرسه تلف نکند؟

اين سؤالي است که هر ساله از دانش‌آموزان مي‌شنوم که: «آيا حضور در مدرسه، براي يک کنکوري خوب است يا اينکه بيشتر وقتش تلف مي‌شود، و آيا بهتر نيست که در خانه درس خواند و در صورت نياز، از معلم خصوصي بهره برد؟»

نقش مدرسه در موفقيت يک داوطلب

هر چند که استعداد و توانمندي يک داوطلب، نقش اصلي را در موفقيت وي در آزمون سراسري دارد، اما نمي‌توان نقش مدرسه و کلاس درس را در موفقيت يک داوطلب منکر شد؛ زيرا داوطلب در مدرسه مي‌تواند با همراهي دانش‌آموزان توانمند کلاس، در يک جوّ رقابتي مثبت قرار گيرد تا با انگيزۀ بيشتري درس بخواند. همچنين برنامه‌ريزي دبيران و و نظارت مداوم آنها هم در جاي خود، بسيار مهم است و از کوتاهي‌هاي گاه و بي‌گاه داوطلبان مي‌کاهد.

وقتي يک دانش‌آموز در خانه درس مي‌خواند، خود را موظّف نمي‌بيند که در زماني معين، مباحث درسي را بخواند؛ و از سوي ديگر، از آزمون‌هاي تشريحي و تستي دبيران بي‌بهره مي‌ماند و نمي‌تواند خود را به طور مداوم بسنجد و از اشتباهات و ضعف‌هاي احتمالي‌اش باخبر شود.

شايد بگوييد که با شرکت در آزمون‌هاي آزمايشي، اين مشکل رفع خواهد شد، اما به تجربه ديده‌ايم که حتي اين آزمون‌ها هم، در صورتي که از سوي دبيران ارزيابي شود، ارزش و اعتبار خوبي پيدا مي‌کند؛ چون دانش‌آموز، خود را موظف مي‌بيند که نسبت به اين آزمون‌ها متعهدانه درس بخواند، و در صورتي که سؤالي را متوجه نشود يا در نکته‌اي ضعف داشته باشد، از دبيران خود راهنمايي بخواهد؛ حتي براي آمادگي همين آزمون‌هاي آزمايشي، کادر مدرسه، به ويژه دبيران، بهتر مي‌توانند داوطلبان را راهنمايي کنند.

دقت و سرعت، دو امر مهم ديگر است که در آزمون سراسري نقش حياتي دارد و در مدارس راحت‌تر مي‌توان به اين دو مهم دست يافت. همان طور که در خاطره‌اي که ذکر کرديم، ديديد، دبيران با تجربه تلاش مي‌کنند که دانش‌آموزان را براي کسب سرعت و دقت لازم آماده سازند.

در بدو امر، شايد انجام اين کار به مذاق برخي از دانش‌آموزان نيز خوش نيايد، اما در انتها همين افراد خواهند ديد که اين تذکرها و حتي فشارها، لازمۀ کسب آمادگي براي يک حضور موفق در امتحانات نهايي و آزمون سراسري است.

با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنيم؟ 

حتماً شما نيز مي‌پذيريد که نمي‌شود تمامي لحظات حضور در محيط مدرسه و کلاس درس، شيرين و دوست داشتني باشد؛ زيرا ده‌ها دانش‌آموز، با فرهنگ‌ها و ديدگاه‌هاي مختلف، در يک کلاس درس مي‌نشينند و روحيات و نحوۀ تدريس دبيران نيز با يکديگر متفاوت است؛ از سوي ديگر، قوانين و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عده‌اي خوش نمي‌آيد؛ از همين رو، هر دانش‌آموزي گاه و بي‌گاه در محيط مدرسه با چالش‌هايي روبرو مي‌شود؛ چيزي که در آينده در محيط دانشگاه و کار نيز شاهد آن خواهد بود.

اما اگر مي‌خواهيد اين روزها با فشار روحي کمتري روبرو شويد، لازم است که بتوانيد خشم خود را کنترل کنيد. خوب است بدانيد که همۀ احساسات منفي آدمي ـ دير يا زود ـ به خشم، که احساس منفي نهايي است، مي‌انجامد. تمام ترس‌ها، ترديدها، حسرت‌ها و رنجش‌ها، سرانجام به خشم تبديل مي‌شوند؛ پس چنين عصبانيتي از درون هدايت مي‌شود و شما را از لحاظ جسمي و عاطفي بيمار مي‌کند و در ظاهر هم روابطتان را با ديگران بر هم مي‌زند.

يکي از بدترين جنبه‌هاي خشم اين است که هرچه بيشتر عصبانيتتان را بروز دهيد، مثل آتش مهارنشدني، اين عصبانيت شعله‌ورتر مي‌گردد، و در نهايت بيشتر صدمه مي‌بينيد و طولي نمي‌کشد که خشم در شما به صورت عادت در مي‌آيد و با جزيي‌ترين حادثه‌اي عصباني مي‌شويد و احساس مي‌کنيد که خشم و ابراز آن، براي شما به شيوۀ طبيعي انديشيدن و احساس کردن تبديل شده است.

پادزهر اين حس منفي، بسيار ساده و اثربخش است. فقط لازم است هر وقت که به هر علتي عصباني يا غمگين هستيد، چند بار به خود بگوييد: «من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به اين ترتيب مي‌توانيد احساس منفي را بي‌درنگ در وجود خود از بين ببريد.

بنا بر قانون جايگزيني، ذهن هر بار فقط مي‌تواند يک انديشه را در خود نگه دارد. ذهن قادر است حس مثبت مسؤوليت‌پذيري شخصي يا احساس منفي خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکان‌پذير نيست، و در اين ميان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهيد.

توجه داشته باشيد که تنها چيزي در عالم مي‌توانيد بر آن تسلط داشته باشيد، محتواي ضمير خودآگاهتان است.

اگر ترجيح مي‌دهيد  به جاي داشتن هر نوع انديشۀ منفي، که موجب اندوهتان مي‌گردد، تفکر مثبت «من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه داريد، به انساني مثبت انديش، خوش بين و کاملاً مسلط تبديل مي‌شويد.

براي مثال، دانش‌آموزي که در ابتداي اين متن خاطره‌اي از او ذکر شد، اگر به جاي احساس ناکامي و خشم نسبت به دبير قانون‌مند، مي‌پذيرفت که وي مسؤول پذيرش قوانين کلاس و آمادگي براي يک حضور موفق در آزمون سراسري است، ناراحت و عصباني نمي‌شد و به جاي درک اين حس نامطلوب، خرسند مي‌شد که نکات منفي و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را براي برطرف کردن آنها دارد.

«‌15 دقيقه زمان داريد. شروع کنيد!» جمله‌اش که به پايان رسيد، برگه سؤال‌ها را با دستاني لرزان برداشتم و شروع به خواندن کردم؛ اما چه خواندني، که بيشتر نگران پايان وقت بودم تا پاسخ دادن به سؤال‌هاي تستي!

هر جمله را که مي‌خواندم، يادم مي‌افتاد که اين دبير سخت‌گير،‌ راس ساعت پاسخنامه را خواهد گرفت و حاضر نيست حتي چند ثانيه به ما بيشتر وقت بدهد و من بايد به 20 سؤال دشوار،‌ که حتي خواندنش هم برايم سخت است، در 15 دقيقه پاسخ دهم، و همين موضوع، عاملي مي‌شد که تمرکزم کمتر شود.

بالاخره با بدبختي فکرم را متمرکز کردم و سؤال‌هاي تستي را خواندم، اما هنوز به بيشتر از پنج يا شش سؤال پاسخ نداده بودم که دبيرمان با صداي بلند گفت: «وقت تمام شد. پاسخنامه‌ها بالا !» باورم نمي‌شد؛ يعني زمان آن‌قدر زود گذشت؟!

داشتم به سرعت خانه‌هاي پاسخنامه را پر مي‌کردم که دست معلم برگه را از دستم کشيد و با عصبانيت گفت: «مگر نگفتم پاسخنامه را بالا بگير؟!» با درماندگي گفتم:

«اما من هنوز جواب‌ها را وارد نکرده‌ام !» با بي‌تفاوتي گفت:

«اين ديگر مشکل توست؛ مي‌خواستي حواست به زمان باشد؛ مگر سر کنکور به شما وقت بيشتر مي‌دهند که من بدهم!» در حالي که از ناراحتي، دست‌هايم مي‌لرزيد، گفتم: «اين منصفانه نيست؛ من خيلي درس خوانده بودم.

شما اصلاً وضعيت ما را درک نمي‌کنيد»؛ اما متاسفانه اين حرف‌ها هيچ تاثيري روي معلم ما نداشت. وي نه اعتنايي به اعتراض‌هاي من مي‌کرد و نه  اشک‌هاي من تاثيري روي او داشت؛ اصلاً انگار او را از سنگ ساخته بودند.

از بي‌تفاوتي‌اش عصباني شدم که بدون اجازه از کلاس بيرون رفتم؛ در حالي که صدايش به گوشم مي‌آمد که مي‌گفت: «بدون اجازه کجا مي‌روي؟! اگر از درِ کلاس بيرون رفتي، ديگر اجازه وارد شدن به کلاس را به تو نمي‌دهم.»  

آنچه آمد، بخشي از خاطرات يک دانش‌آموز سال دوازدهم است؛ دانش‌آموزي که از کادر مدرسه، اعم از دبيران، مدير و ناظم، براي بدخلقي‌ها، بي‌تفاوتي‌ها، درک نکردن‌ها، نا‌حقي‌ها و …

خشمگين بود و نمي‌توانست بر خشم و ناراحتي خود غلبه کند. او معتقد بود که در فضاي مدرسه، هيچ کس درکش نمي‌کند و شرايط وي را در نظر نمي‌گيرند و توجه ندارند که امسال چقدر براي او سرنوشت ساز است و وي براي بهترين بازدهي، بايد آرامش لازم را داشته باشد.

مي‌پرسيد که آيا بهتر نيست که به جاي رفتن به مدرسه و تحمل برخوردهاي غيرمنطقي،  در خانه درس بخواند و وقتش را در مدرسه تلف نکند؟

اين سؤالي است که هر ساله از دانش‌آموزان مي‌شنوم که: «آيا حضور در مدرسه، براي يک کنکوري خوب است يا اينکه بيشتر وقتش تلف مي‌شود، و آيا بهتر نيست که در خانه درس خواند و در صورت نياز، از معلم خصوصي بهره برد؟»

نقش مدرسه در موفقيت يک داوطلب

هر چند که استعداد و توانمندي يک داوطلب، نقش اصلي را در موفقيت وي در آزمون سراسري دارد، اما نمي‌توان نقش مدرسه و کلاس درس را در موفقيت يک داوطلب منکر شد؛ زيرا داوطلب در مدرسه مي‌تواند با همراهي دانش‌آموزان توانمند کلاس، در يک جوّ رقابتي مثبت قرار گيرد تا با انگيزۀ بيشتري درس بخواند. همچنين برنامه‌ريزي دبيران و و نظارت مداوم آنها هم در جاي خود، بسيار مهم است و از کوتاهي‌هاي گاه و بي‌گاه داوطلبان مي‌کاهد.

وقتي يک دانش‌آموز در خانه درس مي‌خواند، خود را موظّف نمي‌بيند که در زماني معين، مباحث درسي را بخواند؛ و از سوي ديگر، از آزمون‌هاي تشريحي و تستي دبيران بي‌بهره مي‌ماند و نمي‌تواند خود را به طور مداوم بسنجد و از اشتباهات و ضعف‌هاي احتمالي‌اش باخبر شود. شايد بگوييد که با شرکت در آزمون‌هاي آزمايشي، اين مشکل رفع خواهد شد، اما به تجربه ديده‌ايم که حتي اين آزمون‌ها هم، در صورتي که از سوي دبيران ارزيابي شود، ارزش و اعتبار خوبي پيدا مي‌کند؛

چون دانش‌آموز، خود را موظف مي‌بيند که نسبت به اين آزمون‌ها متعهدانه درس بخواند، و در صورتي که سؤالي را متوجه نشود يا در نکته‌اي ضعف داشته باشد، از دبيران خود راهنمايي بخواهد؛ حتي براي آمادگي همين آزمون‌هاي آزمايشي، کادر مدرسه، به ويژه دبيران، بهتر مي‌توانند داوطلبان را راهنمايي کنند.

دقت و سرعت، دو امر مهم ديگر است که در آزمون سراسري نقش حياتي دارد و در مدارس راحت‌تر مي‌توان به اين دو مهم دست يافت.

همانطور که در خاطره‌اي که ذکر کرديم، ديديد، دبيران با تجربه تلاش مي‌کنند که دانش‌آموزان را براي کسب سرعت و دقت لازم آماده سازند. در بدو امر، شايد انجام اين کار به مذاق برخي از دانش‌آموزان نيز خوش نيايد، اما در انتها همين افراد خواهند ديد که اين تذکرها و حتي فشارها، لازمۀ کسب آمادگي براي يک حضور موفق در امتحانات نهايي و آزمون سراسري است.

با لحظات سخت کلاس و مدرسه چه کنيم؟ 

حتماً شما نيز مي‌پذيريد که نمي‌شود تمامي لحظات حضور در محيط مدرسه و کلاس درس، شيرين و دوست داشتني باشد؛ زيرا ده‌ها دانش‌آموز، با فرهنگ‌ها و ديدگاه‌هاي مختلف، در يک کلاس درس مي‌نشينند و روحيات و نحوۀ تدريس دبيران نيز با يکديگر متفاوت است؛ از سوي ديگر، قوانين و مقررات مدرسه، گاه به مذاق عده‌اي خوش نمي‌آيد؛ از همين رو، هر دانش‌آموزي گاه و بي‌گاه در محيط مدرسه با چالش‌هايي روبرو مي‌شود؛ چيزي که در آينده در محيط دانشگاه و کار نيز شاهد آن خواهد بود.

اما اگر مي‌خواهيد اين روزها با فشار روحي کمتري روبرو شويد، لازم است که بتوانيد خشم خود را کنترل کنيد.

خوب است بدانيد که همۀ احساسات منفي آدمي ـ دير يا زود ـ به خشم، که احساس منفي نهايي است، مي‌انجامد. تمام ترس‌ها، ترديدها، حسرت‌ها و رنجش‌ها، سرانجام به خشم تبديل مي‌شوند؛ پس چنين عصبانيتي از درون هدايت مي‌شود و شما را از لحاظ جسمي و عاطفي بيمار مي‌کند و در ظاهر هم روابطتان را با ديگران بر هم مي‌زند.

يکي از بدترين جنبه‌هاي خشم اين است که هرچه بيشتر عصبانيتتان را بروز دهيد، مثل آتش مهارنشدني، اين عصبانيت شعله‌ورتر مي‌گردد، و در نهايت بيشتر صدمه مي‌بينيد و طولي نمي‌کشد که خشم در شما به صورت عادت در مي‌آيد و با جزيي‌ترين حادثه‌اي عصباني مي‌شويد و احساس مي‌کنيد که خشم و ابراز آن، براي شما به شيوۀ طبيعي انديشيدن و احساس کردن تبديل شده است.

بیشتر بخوانید :

سال تحصيلي جديد؛ فرصت‌ها و تهديدها

به زمان حال نيز توجه کنيد!

با چه نگرشي پا به دانشگاه مي‌گذاريم؟

پادزهر اين حس منفي، بسيار ساده و اثربخش است.

فقط لازم است هر وقت که به هر علتي عصباني يا غمگين هستيد، چند بار به خود بگوييد:

«من مسؤولم! من مسؤولم! من مسؤولم!» به اين ترتيب مي‌توانيد احساس منفي را بي‌درنگ در وجود خود از بين ببريد.

بنا بر قانون جايگزيني، ذهن هر بار فقط مي‌تواند يک انديشه را در خود نگه دارد.

ذهن قادر است حس مثبت مسؤوليت‌پذيري شخصي يا احساس منفي خشم و غم را در خود حفظ کند؛ اما نگه داشتن هر دو آنها در آنِ واحد، امکان‌پذير نيست، و در اين ميان، حق انتخاب با شماست که کدام را بخواهيد.

توجه داشته باشيد که تنها چيزي در عالم مي‌توانيد بر آن تسلط داشته باشيد، محتواي ضمير خودآگاهتان است.

اگر ترجيح مي‌دهيد  به جاي داشتن هر نوع انديشۀ منفي، که موجب اندوهتان مي‌گردد، تفکر مثبت «من مسؤولم !» را در ذهنتان نگه داريد، به انساني مثبت انديش، خوش بين و کاملاً مسلط تبديل مي‌شويد.

براي مثال، دانش‌آموزي که در ابتداي اين متن خاطره‌اي از او ذکر شد، اگر به جاي احساس ناکامي و خشم نسبت به دبير قانون‌مند، مي‌پذيرفت که وي مسؤول پذيرش قوانين کلاس و آمادگي براي يک حضور موفق در آزمون سراسري است، ناراحت و عصباني نمي‌شد و به جاي درک اين حس نامطلوب، خرسند مي‌شد که نکات منفي و بازدارندۀ خود را شناخته است و زمان لازم را براي برطرف کردن آنها دارد.

*هفته نامه پیک سنجش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.