نتایج در این بخش نمایش داده می شود

چگونه با تنبلی مقابله کنیم؟

اهمال کاری خوب، اهمال کاری بد

روشی که روانشناسان انجام میدهند اول می آیند ویژگی های منفی آدمیزاد را درمی آورند و ردیف می کنند و هشدار می دهند، بعدش می گویند البته این ویژگی های منفی همیشه هم بد نیستند


اهمال کاری هم همین طور است. حالا بگذریم از اینکه خود روان شناس های اهمال کاری کرده اند و مطالعه این درد همیشگی بشر را تا همین ۲۰ سال پیش عقب انداخته اند. حال بعد از چند سال به این نتیجه رسیده اند که ما اهمال کاری خوب هم داریم.


قضیه اینجاست که ما دو جور اهمال کار داریم. نوع منفی اش، آنهایی هستند که بهشان می گویند «اهمال کار منفعل».

همین طور که از اسم این اساتید برمی آید، آنها در مقابل وسوسه به عقب انداختن کارها کاملا تسلیم هستند و اساسا توانایی تصمیم گرفتن برایشان مشکل است.

برعکس «اهمال کارهای فعال» هستند. این آدم ها عمدا و آگاهانه کارهایشان را عقب می اندازند! آنها خودشان می دانند که اگر کارهایشان را عقب بیندازند هم می توانند در دقیقه ۹۰ انجامش دهند و هم آن را بهتر انجام می دهند و هم دست آخر از نتیجه کارشان راضی ترند. پس اگر اهمال کاری مثبت دارید اصلا احساس گناه کنید و اهمال کار بمانید و خوش باشید.

اهمال کاری از کجا می آید؟


اهمال کاری منفی:


به نظرتان چرا آدم ها اهمال کاری می کنند. بعضی از افراد جوابشان بیشتر به فحش شبیه است و اهمال کارها را با انواع و اقسام برچسب های روانی مثل «بی مسوولیتی» و «بی وجدانی» و ویژگی های غیرقابل چاپ دیگر همراه می کنند. اما راستش را بخواهید باید وارد دنیای اهمال کارها بشوید تا بدانید پشت این «پشت هم اندازی» همیشگی علت های دیگری هم هست.

۱) ترس از شکست

احتمالا فکر می کنید که اهمال کارها برای موفقیت خودشان ذره ای ارزش قائل نیستند .

اما باید خدمتتان عرض شود که دقیقا برعکس. بعضی از اهمال کارها چنان موفقیت برایشان مهم است که بزرگترین دغدغه شان این است که «نکند موفق نشوم» برای همین کلا به استقبال کار نمی روند و از ترس شکست، کاری که احتمال شکست هم در آن وجود دارد (یعنی همه کارها) را عقب می اندازند.

۲)معیارهایشان برای کار خوب زیادی بالاست

این آدم ها که بهشان می گویند کمالگرا، مستعد اهمال کاری هم هستند. آنها خیلی معیارهای بالایی برای موفقیت دارند و اگر احتمال دهند که به آن معیارها نرسند، انگیزه شان می آید پایین یا کلا بی خیال می شوند یا فوقش کارشان را عقب می اندازند.

۳)خودشان را دست کم می گیرند

آدم های اهمال کار خودشان و کارهایشان را دست کم می گیرند. وقتی تو کارهای کوچکت را دست کم بگیری، خب معلوم است که زمان انجام دادنش هم خیلی برایت اهمیت ندارد. بالاخره زندگی روزمره از همین کارهای کوچک و جزیی تشکیل شده و اگر همین ها را هم به حساب نیاورید، فقط خستگی آخر روز توی تنتان می ماند و اهمال کاری مزمن توی روانتان.

۴)نمی توانند نه بگویند

به دختران وپسان توصیه میکنم یه نه ناقابل بگو و نه خودت را توی دردسر بینداز و نه دیگران را از انتظار ذله کن. بعضی از اهمال کارها کلا مهارت نه گفتن ندارند. به همه می گویند بله و سر خودشان را شلوغ می کنند و زمانشان را نمی توانند مدیریت کنند

اهمال کارها منطق ندارند


اهمال کارها برای اهمال کاری خودشان، دلیل هایی دارند. دلیل هایی که می توان آنها را «باورهای غیرمنطقی اهمال کارانه» نامید افراد اهمال کار اول باید این باورهای غیرمنطقی را بشناسند تا بتوانند رفتارشان را تغییر دهند. جالب اینجاست که اهمال کارها فکر می کنند افراد موفق هم همین باورها را دارند، درصورتی که افراد موفق هیچ کدام از این باورها را ندارند:


۳ مورد این باورها و وجه غیرمنطقی شان را در اینجا بیان کرده ایم.


۱) به تاخیرانداختن کارها باعث عملکرد صحیح و دقیق می شود
چالش: همیشه هم این طور نیست. بعضی وقت ها به تعویق انداختن کارها موجب انجام نشدنشان می شود یا باعث می شود به خاطر استرس زمان پایان کار غیردقیق تر انجام شود.


۲) تاخیر، باعث می شود فشار روانی از بین برود و شخص می تواند آزادانه و آسان کارش را انجام دهد.
چالش: تاخیر گاهی خودش باعث فشار روانی است


۳) این کاری است که سال ها آن را انجام داده ام و تقریبا از آن خسته شده ام، پس دیگر میلی به انجام آن ندارم
چالش: مشکل با کار تکراری را باید خود کار حل کرد، نه با به تعویق انداختن

چه وقت هایی باید اهمال کار باشیم؟

اهمال کاری همیشه هم بد نیست. خیلی وقت ها واقعا لازم است که ما تصمیم گیری هایمان را عقب بیندازیم تا بتوانیم تصمیم بهتر و عاقلانه تری بگیریم.

۱)وقتی زمانش نیست

وقتی که هیچ فشار زمانی خاصی وجود نداشته باشد، لازم نیست که فورا تصمیم بگیرید. مثلا وقتی که شما تازه ۱۵ سالتان است، تصمیم برای ازدواج اصلا ضروری نیست

۲)وقتی اطلاعات کافی در دست نداریم

وقتی که هنوز اطلاعات کافی نیست و تصمیم گرفتن فوری اصلا عاقلانه نیست. مثلا وقتی که می خواهید انتخاب رشته کنید اما هنوز نمی دانید در رشته های مختلف دانشگاه چه خبر است. البته یادتان باشد که چیزی به نام «اطلاعات کامل» افسانه ای بیش نیست و این جور وقت ها هم نباید آن قدر وسواس به خرج دهید و اطلاعات اضافی انبار کنید.


۳)وقتی که موضوع خیلی پیچیده است


بعضی وقت ها تصمیم آن قدر پیچیده، چندبعدی و سرنوشت ساز است که واقعا بهتر است برای تصمیم گرفتن وقت بگذارید و همه جوانب را بسنجید. تصمیم به ازدواج، طلاق و بچه دارشدن در سطح اول و تصمیم به تغییر رشته، تغییر شغل، تغییر محل کار یا زندگی در سطح دوم این تصمیم ها هستند.

با اهمال کاری چه کار کنیم؟

کار امروز را امروز انجام بده!


 اگر مطلب را تا حالا درست گرفته باشید، اصلا نیازی به این بخش پیشنهادها نیست. اما به هر حال تنبلی است

چندتا راهکار برای غلبه بر اهمال کار درونتان پیشنهاد می شود:

۱)نوع اهمال کاریتان را بشناسید


بدانید چه نوع اهمال کاری هستید. فعال یا منفعل؟ همیشگی یا موقت؟ اگر یک اهمال کار همیشگی منفعل هستید، لازم است که بروید مرحله بعد واگرنه با اهمال کاری خوبتان لذت ببرید.


۲)لیستی از خوبی و بدی اهمال کاریتان تهیه کنید


کدام کارهاست که آنها را به تاخیر می اندازید؟ این کارها را یکی یکی یادداشت کنید، بعد جلویش یک جدول خوبی ها و بدی ها بکشید و ببینید هرکدام از این کارها چه قدر سود د ارد و چه قدر زیان. این جوری میزان ضرری که کرده اید درست تر تخمین زده می شود.
۳)برنامه بریزید


حالا که به عمق ورشکستگی خود پی بردید، می توانید بنشینید مثل بچه آدم برای (برون رفت از بحران ) برنامه بریزید. برای برنامه ریزی هم کارهای عقب مانده تان را به قول علما «الاهم و فی الاهم» کنید، یعنی اولویت ها را معلوم کنید، بعد برای انجامشان برنامه بریزید.


۴)به خودتان جایزه بدهید


هرکدام از کارهای کوچک یا بزرگی که تا به حال عقب افتاده بودند را که انجام دادید خودتان را تشویق کنید تا ادامه راه برایتان خوشایند باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.