نتایج در این بخش نمایش داده می شود

فعاليت‌هاي داوطلبان مبتني بر انگيزش دروني، بيروني و بي انگيزگي ‏

در اين مقاله، سعي شده است  که چشم‌انداز کاملي از انگيزش تحصيلي (دروني، بيروني و بي‌انگيزگي) و مباني نظري آن ارايه شود. خواندن اين مقاله بعد از آزمون سراسري براي داوطلبان مي‌تواند بسيار مفيد باشد.
 
از اصطلاح انگيزش، تعاريف مختلفي به عمل آمده است. يکي از جامع‌ترين آنها عبارت از نيروي ايجاد کننده، نگهدارنده و هدايت‌کنندۀ رفتار است. انگيزش به تشريح همۀ اَنواع رفتار مربوط مي‌شود و کوششي در جهت توضيح چرايي رفتار است. روان‌شناسان، شيوه‌هاي متفاوتي را براي تعريف، نظريه‌پردازي و کاربرد انگيزش پيشنهاد کرده‌اندکه يکي از قديم‌ترين آنها، تقسيم‌بندي انگيزش به دو نوع بيروني و دروني آن است که اين نظام باور را تبيين مي‌کند که منبع انگيزش از بيرون فرد (بيروني) و يا از درون وي (دروني) سرچشمه مي‌گيرد.
انگيزش از بيرون فرد (بيروني) موقعي اتفاق مي‌افتد که يک رفتار يا فعاليت، با هدف دريافت پاداش از بيرون فرد يا ممانعت از مجازات انجام مي‌شود؛ براي مثال:
·         دانش‌آموزي به اين خاطر به مطالعه مي‌پردازد که مي‌خواهد نمرة خوبي از معلمش بگيرد.
·         دانش‌آموزي براي اجتناب از سرزنش والدين، اتاق خود را تميز مي‌کند.
·         دانش‌آموزي براي برنده شدن و دريافت جايزۀ نفر اول، در مسابقۀ ورزشي دو و ميداني شرکت مي‌کند.
·         دانش‌آموزي براي دريافت کمک هزينة تحصيلي يا بورس شدن تحصيلات دانشگاهي، به مطالعه  مي‌پردازد.
در هر يک از مثال‌هاي بالا، تمايل براي دريافت پاداش (جايزه و کسب رتبة خوب) يا پرهيز و اجتناب از پيامدهاي ناخوشايند (همانند شکست و عملکرد ضعيف در آزمون سراسري)، منجر به فراخواندن رفتار مي‌شود؛ اما انگيزش دروني به خاطر پاداش‌هايي است که شخص براي خودش متصور است؛ براي مثال، دانش‌آموزي درس خود را به خاطر کسب لذت از انجام آن مي‌خواند. نمونه‌هايي از انگيزش دروني در زير آمده است:
 شرکت در يک فعاليت ورزشي به خاطر لذت بردن از آن و ترشح دوپامين.
حل  مسايل مختلف به خاطر لذت و هيجان حاصل از چالش و کسب تجربه.
 گوش دادن به موسيقي به خاطر تمرين ذهن‌آگاهي و آرامش در ژرفاي موسيقي.
در هر يک از اين مثال‌ها، تمايل و کشش دروني براي شرکت در فعاليت، به خاطر لذت از خود آن، باعث برانگيختن رفتار فرد مي‌شود. از فوايد انگيزش دروني، اين است که انسان در زمان يادگيري، قابليت‌هاي يادگيري‌اش افزايش مي‌يابد. در صورتي که انگيزش دروني بالا باشد، يادگيرنده‌ها در نحوة تفکرشان، انعطاف‌پذيري روان‌شناختي بيشتري از خود نشان مي‌دهند و اطلاعات حافظة فعال را فعالانه‌تر پردازش مي‌کنند. وقتي که فراگيران، داراي انگيزۀ دروني باشند، به صورت انعطاف‌پذيرتر به اطلاعات فکر مي‌کنند، در صورتي که يادگيرنده‌ها با انگيزش بيروني، تفکرشان انعطاف‌ناپذير است، و براي اينکه به جواب درست برسند، روي اطلاعات مبتني بر واقعيت، به طور طوطي‌وار تمرکز مي‌کنند. زماني که افراد اهدافي را دنبال مي‌کنند که بيانگر انگيزش دروني آنهاست(مثلاً شايستگي، ارتباط، خودمختاري در زندگي)، در مقايسه با زماني که هدف‌هايي را دنبال مي‌کنندکه بيانگر انگيزش بيروني آنهاست (مثل موفقيت مالي، و شهرت)، عملکرد تحصيلي مطلوب‌تري را تجربه مي‌کنند. آنهايي که با انگيزش دروني فعاليت مي‌کنند، خودشکوفايي و شادابي بيشتر، اضطراب و افسردگي کمتر، عزت نفس بالاتر و روابط عالي‌تري را با همکلاسي‌هايشان نشان مي‌دهند، کمتر تلويزيون مي‌بينند و کمتر سيگار مصرف مي‌‌کنند.
از اين رو، تفاوت اصلي بين اين دو نوع انگيزش در آن است که انگيزش بيروني از محيط فرد نشات مي‌گيرد، درحالي‌که انگيزش دروني برآمده از درون فرد است؛ به‌علاوه، پژوهشگران کشف کرده‌اند که اين دو نوع انگيزش به لحاظ ميزان اثربخشي در تحريک و برانگيختن يک رفتار نيز با هم تفاوت دارند. برخي از مطالعات اثبات کرده‌اند که اراية پاداش‌هاي بيروني افراطي براي رفتاري که شخص پاداش دروني را قبلاً براي آن متصور شده است، مي‌تواند به کاهش انگيزش دروني وي منجر شود. اين پديده‌ تحت عنوان «اثر توجيه افراطي»معروف است؛ براي مثال، در پژوهشي، کودکاني که (براي انگيزش رفتار مدّنظر) به‌ عنوان پاداش اجازۀ بازي فوتبال را که به آن قبلاً علاقه داشته­اند، دريافت کردند، علاقه و توجه کمتري براي اين انگيزش پس از دريافت پاداش بيروني نشان دادند. انگيزش بيروني در برخي از وضعيت‌ها مي‌تواند سودمند باشد؛ با اين وجود، پاداش‌هاي بيروني مي‌توانند باعث القاء علاقه و مشارکت در مواردي شوند که فرد در ابتدا هيچ علاقه‌اي به آنها نداشته است. پاداش‌هاي بيروني براي انگيزش افراد به منظور کسب مهارت‌هاي جديد يا دانش، قابل استفاده هستند. پس از فراگيري اين مهارت‌هاي اوليه، افراد براي دنبال کردن فعاليت، انگيزش دروني بيشتري خواهند داشت. پاداش‌هاي بيروني مي‌توانند منبع و منشا اراية بازخورد باشند و باعث شوند تا افراد درک کنند که عملکردشان، شايستة تقويت و تشويق است.
با مرور پيشينة پژوهشي ده سال اخير، مي‌توان نتايج مرتبط با پاداش‌هاي بيروني و تاثير آنها بر انگيزش دروني را به سه دسته تقسيم کرد:
1)    پاداش‌هاي بيروني غيرمنتظره عموماً باعث کاهش انگيزش دروني نمي‌شوند؛براي مثال، اگر دانش‌آموزي نمرة خوبي در يک آزمون بگيرد، به خاطر اينکه از يادگيري راجع به آن موضوع لذت مي‌برد و معلم تصميم مي‌گيرد که کارت تخفيفي براي استفاده از خدمات پيتزا فروشي موردعلاقه‌اش را به وي به عنوان پاداش بدهد، انگيزش پاية او براي يادگيري اين موضوع تحت تاثير قرار نخواهد گرفت؛ درحالي‌که  همه دانش‌آموزان گاهي انتظار چنين پاداش‌هايي را خواهند داشت؛ با اين وجود، استفاده از اين انگيزش بيروني بايد با احتياط صورت گيرد.
2)     تشويق مي‌تواند باعث افزايش انگيزش دروني شود. پژوهشگران دريافته‌اند که تشويق و بازخورد مثبت، زماني که افراد، عملکردي بهتري را در مقايسه با ديگران دارند، مي‌تواند باعث بهبود انگيزش دروني آنها شود.
3)    با اين وجود، زماني که پاداش‌هاي بيروني براي انجام يک وظيفۀ خاص يا صرف انجام يک کار حداقلي اعطا مي‌شوند، انگيزش دروني کاهش خواهد يافت؛ براي مثال، اگر والدين هر بار که فرزندشان وظيفه‌اي ساده را انجام مي‌دهد، کودک را با تشويق بيش از حد خود بمباران کنند، انگيزش دروني کودک براي انجام آن وظيفه در آينده، کاهش خواهد يافت.
انگيزش بيروني و دروني، نقش مهمي را در محيط‌هاي يادگيري ايفا مي‌نمايند. به اعتقاد برخي از کارشناسان، تاکيد سنتي بر پاداش‌هاي بيروني، مانند نمره، کارنامه و امتيازهاي طلايي، باعث کاهش انگيزش دروني کنوني دانشجويان مي‌گردد. اين عوامل انگيزش بيروني مي‌توانند باعث شوند که دانشجويان در کلاس درس، احساس شايستگي بيشتري کرده و متعاقباً باعث افزايش انگيزش دروني آنها شوند(لوک و شاتکه، 2018). طبق نظر مايرز، علاقۀ شخص اغلب زماني که پاداش براي رشوه دادن يا کنترل استفاده نمي‌شود، اثبات مي‌کند که يک کار به‌خوبي انجام گرفته است و مانند پاداش «بهترين بازيکن» به قوت خويش باقي مي‌ماند، و درصورتي‌که پاداش باعث افزايش احساس شايسته بودن شما پس از انجام مطلوب يک کار گردد، لذت شما از انجام آن وظيفه نيز افزايش خواهد يافت. پاداش‌ها (انگيزش بيروني) اگر به‌درستي مورد استفاده قرار گيرند، مي‌توانند باعث انگيزش عملکرد و خلاقيت بيشتر شوند. پاداش‌هاي بيروني، که اغلب به دنبال نمرات خوب مي‌آيند، بايد باقي بمانند و همچنان حفظ شوند(کواس و همکاران، 2017؛ کلارک و همکاران، 2019). همچنين پاداش‌هايي که در حال حاضر در آموزش عالي ايران براي دانشجويان با معدل کلاسي برتر(اصطلاحاً دانشجويان ده درصد بالاي ورودي) وجود دارد، بايد حفظ شوند تا دانشجويان از آنها استفاده کنند. تسهيلاتي مانند سهمية شاگردان ده درصد بالا براي پذيرش بدون آزمون در مقطع تحصيلي بعدي، کمک هزينه‌هاي تحصيلي، کمک هزينة استعدادهاي درخشان، وام سه برابري دانشجويان استعداد درخشان، بورس بنياد ملي نخبگان و… از اين نوع است.
نظرية خودتعيين‌گري، بين انواع گوناگون انگيزش بر اساس علل يا اهداف گوناگوني که باعث انجام فعاليتي مي‌شود، تمايز قايل است.
اساسي‌ترين نوع انگيزش، دروني و بيروني است. در کنار اين دو انگيزش، بي‌انگيزگي هم مطرح مي‌شود. انگيزش دروني به انگيزشي اشاره دارد که فرد را به انجام فعاليتي در غياب پاداش يا کنترل هدايت مي‌کند، و تنها براي لذت و رضايتي که همراه آن فعاليت است، انجام مي‌گيرد و شخص از فرآيندِ کار  لذت مي‌برد. انگيزش دروني بر پاية اين نياز است که فرد به طور مؤثر خودتعيين‌گر باشد و بر محيطِ خود، تاثير معناداري داشته باشد. پژوهش‌ها نشان مي‌دهندکه انگيزش دروني، رابطة مثبتي با نيازهاي بنيادين روان‌شناختي دارد، اما رابطة انگيزش بيروني با اين نيازها بسيار ضعيف است؛ بر همين اساس، افرادي که در طول فعاليت‌هاي يادگيري، احساس شايستگي، خودمختاري و ارتباط داشته باشند، انگيزش دروني بالاتري را نشان مي‌دهند؛ در حالي که با ناديده گرفته شدن نيازهاي بنيادين روان‌شناختي، انگيزش دروني کاهش مي‌يابد و انجام فعاليت وابسته به محيط مي‌شود. در پژوهش‌ها تاييد شده است که برخي از دانش‌آموزان با انگيزش دروني، قبلاً در دوران تحصيل، بارها از انگيزش بيروني، مانند: دريافت تسهيلات و پاداش و… بهره‌مند شده‌اند و اکنون يک حالت اشباع از انگيزش بيروني دارند که زمينة مساعد انگيزش دروني آنها را فراهم کرده است.
در جمع‌بندي همۀ اين مباحث بايد گفت براي اينکه دانش‌آموزان دبيرستاني در سنين زير 18 سالگي، به منظور ادامۀ تحصيل خود از انگيزش دروني برخوردار باشند، طبيعتاً در نظام آموزش بايد به دنبال بهره‌وري و انگيزش بيروني بود تا فرد بتواند از تحصيلات خود، دستاوردي را متصور باشند. قصد ما از نگارش اين مقاله اين نبود که انگيزش بيروني را کم اعتبار سازد، بلکه هدفمان اين بود که بگوييم براي دانش‌آموزي که در نظام باور خود داراي انگيزش دروني باشد، مصاديق انگيزش بيروني بيشتري محقق خواهد شد و در زمان ناکامي و شکست‌ها، راهبردهاي مقابلۀ بيشتري براي سازگاري و انطباق با موقعيت فراخوانده مي‌شود. همواره بخت و اقبال از آن کسي خواهد بود که به کشتي برود و به دريا بزند، دل به امواج خطر بسپارد و بخواهد چيزي را کشف کند؛ اين‌گونه است که بخت ساخته مي‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.