نتایج در این بخش نمایش داده می شود

علل کاهش سرعت مطالعه و راه هاي افزايش آن

علل کاهش سرعت مطالعه و راه هاي افزايش آن
علل کاهش سرعت مطالعه
پيش از آشنايي با روش هاي تند خواني، ضروري است عوامل متعددي را که سبب کاهش سرعت مطالعه انسان مي شوند با راه هاي مقابله با آن ها آشنا شويم؛ چون تا اين عوامل شناسايي نشوند، و خواننده آن ها را از خود طرد نکند، آثار مثبت روش هاي گوناگون تند خواني ظاهر نمي شود.
کاهش سرعت مطالعه به عوامل مختلفي بستگي دارد که در ذيل به برخي از مهم ترين آن ها اشاره مي شود:
1. نگرش منفي نسبت به تند خواني
برخي از افراد گمان مي کنند، اگر در مطالعات خويش از روش تند خواني استفاده کنند، از درک بسياري از مطالب متن باز خواهند ماند.
درباره اين دسته افراد، ابتدا بايد با نگرش منفي آنان مبارزه کرد، و به آن ها خاطرنشان کرد که تند خواني هميشه و در همه مواضع باعث افت درک خواننده نمي شود. تحقيقات جديد نشان مي دهد که در يک تست مشابه، مطالعه کنندگان معمولي با سرعت متوسط 283 کلمه در دقيقه متن را مورد مطالعه قرار داده اند و درکي معادل 45% از متن داشتند و تندخوانان نيز با سرعتي مادل 3750 کلمه در دقيقه، همان متن را خوانده و درکي معادل 63% از متن داشتند.[1]
2. خواندن نوشته با صداي بلند
برخي افراد عادت دارند که با صداي بلند مطالعه کنند، ريشه اين عادت به دوران کودکي بر مي گردد. معمولاً سرعت خواندن اين افراد در حدود 150 تا دويست کلمه در دقيقه است.
افرادي که به اين عادت مبتلا هستند. براي مبارزه با اين عادت بايد در هنگام تند خواني نوک زبانشان را بين دندان هاي راست و يا چپ قرار دهند، تا مانع تلفظ کلمات شوند.
3. تکان دادن سر هنگام مطالعه
برخي افراد در هنگام مطالعه به جاي حرکت دادن چشم، سر خود را تکان مي دهند تا مطالب متن را دقيق ببينند و بخوانند ـ که اين عمل تا حدي سبب کاهش سرعت مطالعه مي شود ـ ؛ اما براي ديدن واضح يک متن نيازي به تکان دادن سر نيست. اگر شئ اي در محدوده ديد خواننده قرار گيرد کافي است تا چشم خود را بچرخاند. با گردش چشم بدون تکان دادن سر، مي توان نوشته را خوب خواند.
ـ خوانندگاني که چنين عادتي دارند، براي مقابله با اين عادت بايد در موقع خواندن با دو انگشت شست و اشاره (سبابه) دو طرف چانه خود را بگيرند تا سرشان به هنگام مطالعه حرکت نکند.
4. زير لب خواني
زير لب خواني، يعني خواندن کلمات در زير لب و حرکت دادن لب ها، به طوري که صداي خواندن را ديگران نشنوند، اما خود خوانندگان در گوش خود بشنوند. افرادي که به اين عادت مبتلا هستند در موقع خواندن، لب ها، زبان و گلوي شان حرکت خفيفي انجام مي دهد، اما تلفظ واقعي کلمه محسوس نيست.
ـ افراد مبتلا به اين عادت، براي مقابله با آن، مي توانند از يکي از روش هاي ذيل استفاده کنند:
الف) بين لب هاي شان (نه دندان ها) شئ اي مثل خودکار و مداد قرار دهند و خواندن را ادامه دهند. اين افراد در اين حالت براي نگه داري مداد ناچارند به لبشان فشار بياورند. اين عمل باعث مي شود که لب ها هنگام خواندن حرکت نکند.
ب) لب ها را محکم بفشارند و در همان حال زبان را به سقف دهان بچسبانند.
ج) لب ها را به حالت سوت زدن گرد کنند و هوا را به بيرون بفرستند (سوت نزنند).
5. کلمه خواني (مکث روي کلمات)
از مهمترين دلايل کند خواني، کلمه خواني است؛ يعني چشم در هنگام خواندن يک متن روي تک تک واژه ها توقف مي کند و شکل لغات و اصل معاني واژه ها را بررسي کرده و معنا مي کند. وقتي چشم، اين عمل را بر روي يک واژه انجام داده، روي واژه ديگر مي رود و همين روند را طي مي کند. بدين منظور، براي خواندن هر کلمه، يک چهارم تا يک ثانيه وقت صرف مي شود.
ريشه اين عادت نيز به دوران کودکي باز مي گردد. در دوران کودکي ما از طريق پيوستن به يک ديگر و ساختن واژه و اتصال واژه ها و ساختن جملات، خواندن را آموخته ايم.
تبيين علمي کلمه خواني بدين شکل است که حرکت چشم در هنگام خواندن به صورت مکث و پرش انجام مي گيرد. نه به گونه مستقيم. مکث يا توقف بيانگر مدت زماني است که چشم روي واژه يا واژه ها براي شناسايي و خواندن آن توقف مي کند پس از انجام اين امر، چشم متوجه کلمه بعدي براي شناسايي و خواندن مي شود. از حرکت چشم از کلمه اي به کلمه اي ديگر تحت عنوان پرش ياد مي شود.
6. برگشت سريع چشم به عقب
يکي ديگر از علل کند خواني، برگشت سريع چشم به عقب است؛ هنگامي که خواننده مشغول خواندن نوشته اي است، چشم ها براي کنترل مجدد کلمات مرتب به عقب بر مي گردد و کلمات خوانده شده را دوباره مي خواند.
اين برگشت ها به دو صورت تحقق مي يابد:
الف. برگشت ارادي
ممکن است افراد مختلف به دلايل گوناگون به هنگام مطالعه به عقب برگردند، مهم ترين علل برگشت به عقب در افراد مختلف عبارتند از: شيوه نادرست مطالعه، عادت در برگشت به عقب، عدم اطمينان به خود، عدم درک مطلب، اجازه به خود براي برگشت و عدم تمرکز حواس. در ميان اين عوامل بيش ترين نقش را عدم اطمينان به خود و وسواس زياد ايفا مي کند.
ـ ما بايد از طريق اعتماد بيش تر به خود، با اين عادت نادرست مبارزه کنيم و بپذيريم که اگر حتي از روي کلمات يا جمله اي هم رد شويم و آن ها را نخوانده باشيم، نويسنده در سطور و بندهاي بعدي نيز به شکلي مقصود خود را مي فهماند. عمل خواندن کتاب مثل تماشاي فيلم تلويزيوني است، زماني که ما فيلمي را از تلويزيون تماشا مي کنيم، اگر موفق نشويم بخشي کوچکي از آن را ببينيم، به عقب بر نمي گرديم، بلکه به ادامه فيلم نگاه مي کنيم تا بخش هاي قبلي فيلم که براي ما واضح نبود، روشن شود.
ب. برگشت هاي غير ارادي
برگشت غير ارادي بيانگر تمايل چشم در حرکت به عقب به هنگامي است که چشم در حال حرکت به جلو براي شناسايي کلمه بعدي است. در چنين حالتي تصوير کلمه بر شبکيه، هم چون آهن ربايي عمل مي کند که از حرکت چشم براي پرش روي کلمه بعدي، ممانعت به عمل مي آورد.
ـ براي مقابله با اين عادت بد، از چند شيوه مي توان استفاده کرد:
اول، يک راه بسيار ساده براي رفع اين خطا، عادت دادن چشم به حرکت افقي است. براي اين کار از يک پنجره استفاده کنيد. يک مقوا را طوري ببريد که وسط صفحه مقوايي به اندازه يک خط صفحه کتاب، بريدگي وجود داشته باشد. به اين ترتيب، چشم شما مجبور به داشتن حرکت افقي خواهد بود.
دوم، راه ديگر استفاده از کارت سفيد است. کارت سفيد يا کارت مقوايي هم عرض با صفحه کتاب را در بالاي صفحه اي که مي خوانيد با دست نگه داريد، هر سطر را که خوانده ايد، کارت را روي آن بگذاريد، با خواندن سطور بعدي، کارت را به سمت پايين بلغزانيد به طوري که کارت روي خطوطي را که مي خوانيد بپوشاند.
7. سرگرداني چشم بين خطوط
در برخي مواقع ما سطري را مي خوانيم و به انتهاي آن مي رسيم، براي پيدا کردن سطر بعدي، چشم ما مدت ها سرگردان مي شود، يا کلمه اي را که در حال خواندن هستيم، گم مي کنيم و مقداري از وقت ما صرف پيدا کردن آن کلمه مي شود.
ـ براي مقابله با اين روش مي توان از روش دست خواني استفاده کرد که در مرحله بعد آن را توضيح دهيم.
8. خالي خواني (ديدن مناطق سفيد يا غير مفيد).
چشم برخي افراد عادت کرده است که در حاشيه هاي سفيد کاغذ يا ميان سطرها سرگردان باشد. به اين حالت خالي خواني يا ديدن غير مفيد مي گويند.
ـ براي مبارزه با اين عادت سعي کنيد در يک جا ساکن قرار گيريد و بدون حرکت دادن سرتان، کاري کنيد که چشمتان دور تا دور خود را ببيند؛ يعني چشمتان را در جهت يا خلاف جهت حرکت عقربه هاي ساعت بچرخانيد و اطرافتان را ببينيد. تلاش کنيد هر دفعه به اشياي بيش تري توجه کنيد و در همه اوقات سعي کنيد که سرتان را حرکت ندهيد. اين تمرين باعث مي شود که چشم شما از يک نواختي و سرگرداني بيرون آيد و حرکات چشم خود را در اختيار گيريد و منظم کنيد.
9. نقص چشم
بسياري از خوانندگان به اين نکته توجه ندارند که ممکن است مبتلا به نقص هاي ديدن از قبيل نزديک بيني، دور بيني، آستيگماتيسم و ناهماهنگي در عضلات چشم باشند. امر خواندن تا حدي وابسته به چشم است. اگر خواننده اي احساس کرد در هنگام مطالعه زود خسته مي شود، يا به نظرش مي رسد که کلمات و حروف، پيش چشمش مي رقصند، يا چشمانش روي يک کلمه به دشواري ميزان مي شود، اين ها علامت بيماري چشم است، و بايد به «چشم پزشک» مراجعه کند.
10. تداخل آموخته هاي قبلي و بعدي
از عوامل عمده اي که مانع پيش گيري درک سريع يک متن و حفظ کردن آن مي شود، تداخل آموخته هاي قبلي و بعدي است. مطالب جديد آموخته شده با مطالب قبلي در هم مي آميزند و براي پيش گيري از بروز اين حالت بهترين راه «مطالعه تک موضوعي» است؛ يعني در مدتي که يک مطلب را مي خوانيد از خواندن ساير مطالب خود داري کنيد و تنها ذهن خود را روي همان يک مطلب متمرکز کنيد. تنها پس از يک دوره استراحت کوتاه، موضوع مطالعه را تغيير دهيد. اين کار باعث عدم تداخل دانسته ها و آموخته هاي جديد مي گردد.
11. مشابه خواني و معکوس بيني
برخي از کلمات در همه زبان ها از جمله زبان فارسي، از نظر ساختماني و ظاهر نوشتار، خيلي به يک ديگر شبيه اند و تنها در يک يا دو حرف، و در برخي موارد فقط در جابه جايي يکي دو نقطه تفاوت دارند. در ذيل ما به برخي از موارد در زبان فارسي اشاره مي کنيم:
دره ـ ذره غيب ـ عيب افشار ـ افسار
علاوه بر اين، چشم برخي افراد در مورد برخي شماره ها و اعداد اشتباه مي کند. از اين رو ميل دارد، دوباره برگردد تا مطمئن شود که مثل مورد بالا، اشتباهي رخ نداده است. در ميان اعداد فارسي، مثل 2 و 3، 7 و 8، 2 و 6 و در انگليسي، اعدادي مثل 6 و 9 ، از جمله اعدادي هستند که امکان اشتباه در خواندن آن ها وجود دارد.
12. ورق زدن نامناسب
بسياري از افراد عادت دارند که کتاب را از گوشه پاييني با کمک دو انگشت شست و نشانه (سبابه) ورق بزنند، اما روش درست، آن است که با دست چپ، صفحه را از گوشه بالا با انگشت نشانه ورق بزنند. براي پرهيز از اتلاف وقت، بايد پيش از رسيدن به پايين صفحه، انگشت را روي کاغذ به طرف گوشه بالا حرکت داد تا کاغذ از قبل براي ورق زدن آماده شود، اين روش براي افراد راست دست و چپ دست يک سان است؛ اما در متون انگليسي يا مشابه آن که از چپ به راست مي باشد، بايد مانند همين حالت، ولي با دست راست ورق زد.
راه هاي افزايش سرعت مطالعه (روش هاي تندخواني)
روش هاي مختلفي براي تندخواني پيشنهاد شده است؛ ما در اين جا به برخي از مهم ترين آن ها اشاره مي کنيم:
الف) شيوه دست خواني
مقصود از دست خواني اين است که به هنگام مطالعه، از دست يا هر عامل خط بر ديگر به عنوان راهنما استفاده شود. براي اين که اين روش، آثار مثبت خودش را نشان دهد، در اولين گام بايد خواننده تمرين را بدون قصد درک مطلب انجام دهد تا ميان حرکات دست و چشم، تطابقي صورت بگيرد و چشم مجاز به پيشي گرفتن ازدست يا متوقف ماندن يا عقب ماندن از دست نيست.
در اين تمرين، خواننده بايد پشت ميز مطالعه بنشيند و کتاب را در فاصله اي حدود چهل سانتي متري چشم قرار دهد، سرش ثابت باشد و فقط چشم او به تعقيب حرکت دست و ديدن کلمات مورد اشاره بپردازد و انگشت نشانه (سبابه) دست راست را روي سطر اول بگذارد و از ابتدا تا انتهاي خط دست خواني کند و پس از رسيدن دست به پايان خط، دست را از روي صفحه بلند کند و در ابتداي سطر بعدي قرار دهد و زير همه خطوط دست ببرد و دست را روي صفحه کتاب بکشد نه در بالاي سطرها راه ببرد و بايد سعي کند که کلمات بالاي انگشت را ببيند و اصلا توجهي به درک مفهوم نکند. در ابتداي تمرين ممکن است احساس کند که چشم ها خسته شده يا درد گرفته اند، براي رفع اين حالت مي تواند از شيوه هاي استراحت چشم استفاده کند. با انجام بيش تر تمرينات به تدريج اين حالت خستگي از بين مي رود.
تذکر اين نکته ضروري است که دست خواني، شيوه هاي متعددي دارد و در هر يک از اين شيوه ها هدف خاصي مد نظر است. بعد از طي مرحله اول، مي توان از شيوه هاي ديگر دستخواني با حفظ درک مطلب استفاده کرد.
در صورتي که خواننده قصد دارد از روش دقيق خواني استفاده کند و نياز به کسب اطلاعات جزئي تر دارد، از شيوه «حرکت افقي» کمک مي گيرد يعني؛ حرکت دست به صورت افقي و کامل زير تمام خطوط صورت مي گيرد. شيوه «مارپيچ يا زيگزاگ بزرگ» هنگامي به کار مي رود که خواننده با متن آشنايي قبلي دارد و يا هدفش آشنايي کلي با متن و يا مرور اجمالي متون زياد در زمان کم است.
خواننده وقتي مي تواند از شيوه «پاراگراف خواني» استفاده کند که آشنايي قبلي با متن داشته باشد، يا آن را به صورت اجمالي مرور کرده باشد. در اين حالت حرکت دست، به صورت مايل صورت مي گيرد و از ابتداي پاراگراف به انتهاي آخرين سطر کامل آن پاراگراف کشيده مي شود.
در شيوه «عمودي خواني» خواننده وسط صفحه را در نظر مي گيرد و حرکت دستش از بالا به پايين صفحه است. اين شيوه به ويژه در زماني که اندازه سطرها کم است و يا هر سطر کلمات کمي دارد و يا اطلاعات خاصي مد نظر است، به کار مي رود و تمامي خطوط در نور ديده مي شود.
موقعي که تعداد خطوط متن مورد مطالعه زياد باشد، بهتر است خواننده از روش «عمودي خواني» که با «زيگزاگ هاي کوتاه» همراه است، استفاده کند.
ب) افزايش حوزه ديد (عبارت خواني)
مقصود از حوزه ديد، تعداد کلماتي است که در هر توقف (مکث) خوانده مي شود. در روش کلمه خواني، حوزه ديد، محدود به يک واژه است؛ يعني در هر توقف، چشم تنها متوجه يک کلمه است و به صورت کلمه به کلمه مطالعه انجام مي گيرد. حوزه ديد کندخوان با تندخوان متفاوت است. حوزه ديد يک کندخوان، تنها يک واژه است، اما فرد تندخوان مي تواند حوزه ديد خود را به بيش از پنج واژه تا حد يک سطر کامل افزايش دهد.
براي افزايش حوزه ديد، بايد کوشيد، بر حالت ترس از جا انداختن برخي لغات غلبه کرد؛ چون برخي خوانندگان مي ترسند در اثر افزايش حوزه ديد، برخي از واژه ها را نبينند، اما اين ترس چندان موجه نيست؛ چون بسياري از واژه ها در بسياري از سطور تکرار مي شوند.
براي افزايش حوزه ديده و کاهش توقف روي واژه ها، شيوه هاي گوناگوني وجود دارد که برخي از آن ها عبارتند از:
1. شيوه استفاده از کارت؛ 2. شيوه استفاده از کتاب؛ 3. شيوه استفاده از روزنامه.
ما در اين جا فقط به يک شيوه[2] که تمرين آن براي همه افراد مقدور، راحت تر و مناسب تر از شيوه هاي ديگر است، اشاره مي کنيم:
شيوه استفاده از کتاب براي افزايش حوزه ديد
کتاب مناسب براي انجام اين تمرين، بايد واجد خصوصيات ذيل باشد:
کتابي بزرگ و قطور باشد، حروف چيني آن واضح و روشن و از خط مناسب و حروف درشت برخوردار باشد. اگر کتاب داستاني و نيز داراي نثري روان باشد، بهتر است؛ چون اين خصوصيات باعث مي شود، از اتلاف وقت براي کلمات نامأنوس، مبهم، ريز و نامناسب جلوگيري شود.
اين کار را در چندين مرحله بايد انجام داد. در مرحله اول سعي شود يک سطر، در سه نگاه خوانده شود؛ يعني چشم براي ديدن يک سطر، فقط سه بار مکث مي کند و هر بار به جاي ديدن يک واژه، گروهي از واژه ها را مي بيند. براي اين که اين کار راحت تر صورت گيرد. دو خط عمودي روي صفحه کتاب بکشيد تا هر سطر به سه قسمت مساوي تقسيم شود.
براي اين که چشمان شما روي يک گروه از کلمات بيش تر تثبيت نشود، بهتر است در ابتداي کار هر گروه از کلمات را با يک شماره بخوانيد؛ يعني هر سطر را با خواندن شماره يک، دو، سه بخوانيد و اين روند را ادامه دهيد. براي سهولت در کار مي توانيد شمارش هاي خود را در نوار کاست ضبط کنيد و با گوش دادن به آن خواندن را تعقيب کنيد يا مي توانيد براي انجام اين کار از دوستانتان کمک بگيريد و با شمارش هاي ايشان سطور را بخوانيد.
البته با افزاش تمرين، ديگر نيازي به گوش کردن شمارش اعداد نيست. در مرحله دوم مي توان به جاي تقسيم يک سطر به سه قسمت، در هر بار نگاه، يک سطر کامل را مطالعه کرد، با افزايش تمرين، حتي مي توان آن را به بيشتر از يک سطر و تا يک پاراگراف نيز افزايش داد. براي اين که پايان کار بهتر صورت بگيرد، بالأخص در ابتداي کار ضروري است که از انگشت اشاره (سبابه) استفاده کنيد و کلمات را با انگشت خط ببريد.
براي افزايش سرعت مطالعه، ابتدا کتاب را به مدت دو ثانيه باز کنيد، به تدريج زمان گشودن کتاب را از دو ثانيه به يک و نيم ثانيه و سپس به يک ثانيه، آن گاه به دو سوم و يک دوم ثانيه کاهش مي دهيم و با دست چپ به سرعت، صفحات کتاب را از بالا ورق مي زنيم، بايد تلاش کنيم که سرعت ورق زدن در کنار سرعت مطالعه افزايش يابد. با انجام تمرين هاي مکرر روزانه ظرف يک يا دو ماه مي توان سرعت ديدن کلمات را از بيست صفحه در دقيقه به تدريج به صد صفحه در دقيقه افزايش داد.


[1]. نور من ميبرلي، ياد گيري کامل (به نقل از: مرتضي نصرت، آئين مطالعه و يادگيري، ص 18).
[2]. براي استفاده از دو روش ديگر، ر.ک: ف. شجري، يادگيري خلاق، صص 98 – 102.

عين الله خادمي – مطلعه روشمند، ص 132 – 153

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.