گذار از مدرسه به دانشگاه

گذار از دوران دانشآموزي به دوران دانشجويي، فرآيندي است که نياز به پيشآگاهي دارد.
دوران دانشجويي، زمان طلايي زندگي افراد است که در تصميمهاي آينده آنها بسيار تاثيرگذار است.
در همين دوران است که فرد، ميتواند آينده اجتماعي و شغلي خود را ترسيم و درباره آن برنامهريزي کند.
گذار از دوران دانشآموزي به دوران دانشجويي، مرحله متفاوتي از زندگي است که پر از تجارب جديد و متفاوت است و هيجانيتر از دوران پيشين بوده و البته همراه با مسؤوليت بيشتر است.
- ورود به دانشگاه، شايد اولين تجربه بزرگسالي براي اغلب افراد باشد؛ به ويژه براي افرادي که از شهر محل زندگيشان دور ميشوند؛ در واقع ورود به دانشگاه، خود چالشي براي همه افرادي است که عنوانشان از دانشآموز به دانشجو تغيير مييابد و براي افرادي که از شهر خود به شهر ديگري به منظور ورود به دانشگاه ميروند، نيز اين تغيير هويت، بسيار متفاوتتر است.
تفاوت آموزش در مدرسه و دانشگاه
آموزش در مدرسه، يک فرآيند رسمي است؛ يک برنامه معين از دروسي است که بايد فرا گرفته شوند؛ با وجود اين، مدارس جنبههاي ظريفتري از عوامل اجتماعي شدن نيز هستند.
در کنار برنامه آموزش رسمي، چيزي که جامعهشناسان آن را برنامه آموزشي پنهان ناميدهاند، نيز وجود دارد که يادگيري کودکان را مشروط ميکند؛ در واقع، از کودکان انتظار ميرود که ياد بگيرند، در کلاس آرام باشند، به موقع در کلاس حاضر شوند و مقررات انضباطي مدرسه را رعايت کنند.
همچنين از آنها خواسته ميشود که اقتدار معلمان را بپذيرند و نسبت به آن پاسخگو باشند.
واکنشهاي معلمان نيز بر انتظاراتي که کودکان از خودشان دارند، تاثير ميگذارد.
گروههاي همسالان اغلب در مدرسه تشکيل ميشود (گيدنز، 1395).
در واقع، مدرسه همراه با گذران دوران کودکي و نوجواني هر فرد است و ورود به دانشگاه، با شروع دوران بزرگسالي همراه ميشود؛ دوراني که با مهمترين تغييرات و انتخابهاي فرد، همراه است و مسير آينده افراد از آن آغاز خواهد شد.
آموزش عالي، که در واقع آموزش بعد از مدرسه است، معمولاً در دانشگاه شکل ميگيرد.
دانشآموزان در يک مدرسه و يک کلاس، اغلب به لحاظ تعلق به پايگاههاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، شبيه به هم هستند.
در حقيقت، با ورود به دانشگاه است که فرد به صورت ملموس، تفاوتهاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي خود را با ديگران درک ميکند و افراد متفاوت در کنار هم قرار ميگيرند و مفهوم همزيستي فرهنگهاي مختلف را بهتر درک ميکنند.
- معناي کثرتگرايي فرهنگي[1] را که به زبان ساده به معني پذيرش تفاوتها به جاي تشابه و احترام به تفاوتهاست، براي اولين بار (به ويژه در کشور ما که تقريباً همگون است) در دانشگاه ميتوان فهم و درک کرد و با آن مواجه شد.
تفاوت ديگر دانشگاه با مدرسه، در نوع آموزش اين دو نهاد آموزشي است.
در دانشگاه، فضاي رسمي آموزش به شکل مدرسه نيست و آزادي براي مطالعه مهياست و فقط لازم است که خود فرد به دنبال آموختن بيشتر و همه جانبهتر باشد؛ ضمن آنکه در دانشگاه، ساعات آموزشي، در مقايسه با مدرسه، آزادانهتر است.
مواردي که قبل از رفتن به دانشگاه بايد به آنها توجه داشته باشيد
– خودتان را ديگران مقايسه نکنيد و توقعتان از خودتان بايد با توجه به تواناييهايتان باشد.
فضاي کلاس دانشگاه با مدرسه متفاوت است.
در مدرسه اغلب دوستاني داشتيد که به لحاظ فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، به هم شبيه بودند، ولي در دانشگاه معمولاً با افرادي همکلاسي ميشويد که به لحاظ پيشينه خانوادگي، با آنها تفاوت داريد؛
با اين حال، نبايد به هيچ وجه خودتان را با ديگران مقايسه کنيد و دچار خود کمبيني شويد؛ چون شما وارد فضاي آزادانه آموزش عالي شدهايد و امکان رشد و تعالي براي شما وجود دارد؛ پس تمرکزتان فقط بر توانمنديهاي خودتان باشد و در اين مسير از استادان و همکلاسيهايتان نيز کمک بگيريد.
- – کتابهايي را که از سوي استادان براي مطالعه معرفي ميشود، از کتابخانه دانشگاه يا دانشجويان هم رشته سال بالاتر از خودتان امانت بگيريد.
- – در مراسم و برنامهها و همچنين اردوهاي دانشگاه شرکت کنيد؛ چون اين گردهماييها، بهترين مسير براي آشنايي شما با دانشگاه و دوستان جديد است و ميتوانيد بدين وسيله، شبکه روابط اجتماعي خود را در فضاي دانشگاه گسترش دهيد و از دوران دانشجويي خود لذت ببريد.
- – از فرصت معاشرت و همزيستي با افراد متفاوت، استقبال کنيد؛
چون اين دوران، بهترين فرصت براي افزايش تابآوري شما و همراهيتان با افرادي متفاوت از خود و خانوادهتان است و اين فضا شما را براي زندگي در فضاي جامعه در آينده، آمادهتر خواهد کرد.
- – سعي کنيد که ارتباط خود را با خانواده و دوستان قديميتان، همچنان حفظ کنيد؛ چون در هنگامه سختي، آنها بهترين کمک و همراه برايتان خواهند بود.
- – در کنار درس خواندن و مطالعه در دوران دانشجويي، سعي کنيد که مهارتهاي مرتبط با رشته تحصيليتان را نيز افزايش دهيد؛
به عنوان مثال، در دورههاي آموزشي مرتبط خارج از دانشگاه شرکت کنيد و به صورت پاره وقت در شغلي مرتبط با رشته تحصيليتان، حتي به صورت دانشجويي و با درآمد کم، مشغول به کار شويد؛ چون همين موارد، در رَوند آينده شغليتان بسيار تاثيرگذار است.
- – مطالعات جانبي در زمينههاي مورد علاقهتان را نيز فراموش نکنيد.
دور شدن از مدرسه و گذراندن دوران دانشجويي، زمان فراغتتان را افزايش ميدهد و ميتوانيد از اين زمانها بهترين استفاده را در راستاي پرداختن به علاقهمنديهايتان داشته باشيد.
- – جابجايي از فضاي مدرسه و ورود به دانشگاه، با تغييرات زيادي همراه است و ممکن است که در ابتدا برايتان همراه با استرس باشد و به شما کمي سخت بگذرد؛
ولي، با اين حال، به خودتان سخت نگيريد؛ چون اين دوران، بهترين فرصت براي شماست تا ياد بگيريد که از فضاي امن[2] خود خارج شويد، با ديگران تعامل کنيد و توان ارتباطيتان را افزايش دهيد و به شناخت گوناگوني برسيد و به تفاوت انسانها با يکديگر و خوبيها و کاستيهاي زيبايي و زشتيهاي جهان ديگران پي ببريد.
منابع
گيدنز، آنتوني (1395). جامعهشناسي. ترجمه حسن چاووشيان. نشر ني.
College raptor (2023). 15 Things to Know Before Going to College. www.collegeraptor.com.By College Raptor Staff
[1]Cultural pluralism
[2]
Comfort Zone