راهکارهایی برای مقابله با عدم تمرکز
اگر از داوطلبان آزمون سراسری بپرسید که دو مشکل اصلی شما که به حیطه روانشناسی باز میگردد، چیست، بیشک به دو مشکل اضطراب و عدم تمرکز خواهید رسید؛ دو مشکلی که هر چند بارها از آنها سخن گفته و راه کارهایی ارایه دادهایم، اما هنوز جای سخن دارد. در این مقاله به یکی از این مشکلات یعنی «حواسپرتی» پرداخته میشود.
چرا نمیتوانم حواسم را جمع کنم؟
هیچ داوطلبی مایل نیست که تمرکزش به هم بخورد و گیج و سر در گم در کلاس درس یا پای درس و کتاب بنشیند. بیشتر بچهها با اشتیاق و تمرکز خوب سر جلسه درس یا پای کتاب و قلم میروند، ولی بعد از چند دقیقه حواسشان پرت میشود و برای یک ساعت مطالعه مفید باید چند ساعت صرف کنند. چرا این گونه است؟ چرا نمیتوانیم به قول معروف شش دانگ حواسمان را به آنچه مطالعه میکنیم بدهیم و از وقت خود بهترین استفاده را ببریم؟ واقعیت این است که حواس پرتی چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری و فعالیت.
ذهن شما همواره میخواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر آنچه که اکنون انجام میدهید در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر لزومی احساس نمیکند که به جای دیگر برود و در آنجا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار، درگیری ذهنی ایجاد نشود، ذهن شما شتابان به جایی میرود که خود را در آنجا مشغول کند، و این همان حواس پرتی است؛ برای مثال، وقتی فیلمی سینمایی میبینید، اگر در شما مشغولیت ذهنی و توجه و علاقه مندی ایجاد کند، شما با تمرکز فراوان به آن نگاه میکنید؛ اما اگر نتواند چنین تاثیری بر شما بگذارد، چون ذهن شما درگیر نمیشود، بسرعت فکر دیگری به ذهنتان راه مییابد و شما در حالی که به فیلم خیره شدهاید، دارید به چیز دیگری فکر میکنید؛ چیزی که در شما درگیری ذهنی ایجاد میکند.
حال چه باید کرد و چگونه می توان با این عدم تمرکز مبارزه کرد؟ در اینجا راهکارهایی برای تمرکز بیشتر به شما ارایه میشود؛ فقط توجه داشته باشید که راهکارهای موجود، مثل قرص، کپسول یا سرم عمل نخواهند کرد و شما با دو یا سه بار عمل کردن به آنها مشکلتان حل نخواهد شد؛ بلکه باید صبور باشید و پیگیر شوید و زود نا امید نشوید و بدانید کسی به موفقیت خواهد رسید که «نمیشود» و «نمیتوانم» را نابود کند.
تمرکز در کلاس درس
* سرعت فکر کردن 4 تا 10 برابر حرف زدن است؛ پس آنچه را که از معلم می شنوید سعی کنید درک کنید و بفهمید؛ به عبارت دیگر، سرعت خود را با سرعت استاد خود هماهنگ کنید، خوب بشنوید و اگر صدای معلم خود را درست نمیشنوید، از او بخواهید که مطالب را واضحتر بیان کند، و اگر بخشی از سخنان معلم برایتان واضح نبود یا ابهامی داشت، شهامت دوباره پرسیدن را داشته باشید و از پرسیدن، احساس بدی نداشته باشید.
* بهترین و مؤثرترین راه برای اینکه یک شنونده فعال باشید، این است که یادداشت بردارید. برخی از معلمها اجازه یادداشت برداری نمیدهند؛ زیرا بیشتر دانش آموزان به شیوه سنتی جملههای معلم را یادداشت میکنند و این روش غلطی است. باید برای یادداشت برداری به صورت اشاره ای و مختصر از واژههای کلیدی استفاده کنید. با این کار، خود را ملزم به یادگیری میکنید؛ چرا که با نوشتن آموختهها روی کاغذ، ذهن خود را در حالت آماده باش برای یادگیری قرار میدهید؛ به این ترتیب از تمرکز عالی برخوردار می شوید و کاملاً از خود مراقبت میکنید که چیزی را نادیده نگیرید؛ ضمن آنکه با این روش خوابتان نمیبَرد!
* به هیچ وجه در لحظه حضورتان در کلاس، اطلاعات قبلی خود را با اطلاعات معلم مقایسه نکنید. این مقایسه، ذهن شما را به خود مشغول و برای چند دقیقه حواس شما را پرت میکند. مقایسه اطلاعات خودتان با اطلاعاتی که سر کلاس از معلم میگیرید، فقط باید در چند دقیقه پایانی کلاس یا حتی پس از آن صورت گیرد. اگر سر کلاس این مقایسه را انجام دهید، چه احساس کنید که دانسته شما و اطلاعات معلم در یک سطح است و چه احساس کنید که این دو با هم تفاوت دارند، تمرکز خود را از دست میدهید و حواستان پرت میشود.
در حالت اول، هیجان ذهنی عامل حواسپرتی شماست، و در حالت دوم، احساس متفاوت بودن دانستههای قبلیتان از اطلاعات معلم، ذهن شما را تحریک میکند که سؤالی از معلم بپرسید و حتی شاید تمایل پیدا کنید که به نوعی دانستههای خودتان را توجیه کنید که این موجب حواسپرتی شما سر کلاس و کاهش میزان یادگیریتان میشود. همچنین اگر در کلاس، درس دادن معلم را با معلم دیگری که در ذهن دارید مقایسه کنید، یقیناً از تمرکز و دقت شما در کلاس کاسته می شود .
* برای تمرکز بیشتر، یک تونل فرضی بین خود و معلمتان در نظر بگیرید؛ به طوری که خارج از آن را نه ببینید و نه بشنوید. به هشدارهای کلامی معلم مانند « مهم است » ، « توجه کنید » و … دقت کنید و بدانید که برای موفقیت در کنکور، به آموختن همه درس ها نیازمندید و چون داشتن علاقه به هر درس موجب افزایش تمرکز در آن درس است ، پس در تمام دروس با انگیزه و علاقه در کلاس حاضر شوید تا شنیدن و دیدن شما با دقت و تمرکز بیشتر همراه شود
*شب قبل از کلاس، مطالعه مختصری از درس فردا داشته باشید تا با اطلاعات اولیه و هشیاری ذهنی در کلاس حاضر شوید و گیج نباشید. این کار باعث میشود که سرکلاس، احساس خوبی نسبت به آن درس پیدا کنید و تمرکزتان بالا رود.
تمرکز هنگام درس خواندن
تصمیم میگیری که بنشینی سر درس. اصلاً به خودت قول دادی که امروز حسابی درس بخوانی، اما زهی خیال باطل! هنوز یک صفحه نخواندهای که حواست به سراغ هر چیزی می رود جز صفحات کتاب !برای جلوگیری از این مشکل به خاطر داشته باشید که این شما هستید که باید ذهن خود را با موضوع مطالعه درگیر کنید. معمولاً سبک نوشتاری کتاب تلاش می کند که در شما درگیری ذهنی ایجاد کند؛ اما عمده کار با خود شماست. ذهن شما باید با جمله جمله کتاب درگیر شودو یک مطالعه کننده فعال باشید؛ به عبارت دیگر، از روش های مطالعه سنتی فاصله بگیرید و به مطالعه متمرکز بپردازید .
روش های مطالعه متمرکز
تند خواندن
رانندهای را در نظر بگیرید که با سرعت بسیار کمی (مثلاً ۲۰ کیلومتر در ساعت) در حرکت است. وقتی سرعت این راننده تا این حد کم است، دیگر به توجه و تمرکز فوق العادهای نیاز ندارد و چون ذهن درگیر نمی شود، مدام در جایی دیگر مشغول میشود. راننده میتواند از داشبورد چیزی بردارد، شیشه را پاک کند، به مناظر بیرون نگاه کند و حتی غرق در تخیل شود؛ اما وقتی سرعت زیاد شد، خود به خود درگیری ذهنی بیشترمیشود و ذهن بیشتر به رانندگی متمرکزخواهد شد و راننده دیگر فرصت ندارد که به چپ و راست نگاه کند یا مشغولیتهای ذهنی دیگری داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگیر است که تمایلی برای درگیر شدن در جای دیگر ندارد. در مطالعه هم دقیقاً همین حالت وجود دارد. وقتی شما به بهانه بهتر فهمیدن بسیار کند پیش می روید و کلمه به کلمه میخوانید، درگیری ذهنی مطلوبی را ایجاد نمیکنید و ذهن شما که از این ساکن بودن کلافه میشود، خود را در جایی دیگر مشغول میکند و حواستان پرت میشود.
ما نمیگوییم آن قدر تند بخوانید که هیچ چیز نفهمید، بلکه میگوییم سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. در این سرعت، ذهن متمرکز است؛ البته خوب می دانید که این سرعت، نسبی است و در متون مختلف مانند رمان، ادبیات، شیمی، فیزیک و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تر را با سرعت بیشتر میخوانید؛ اما در کل باید سرعت خود را با توجه به سرعت قبلی بیشتر کنید. یکی دیگر از معایب کند خواندن این است که شما وقتی آرام و لغت به لغت می خوانید، درک ذهنی کمتری دارید؛ زیرا ذهن با مفاهیم سر و کار دارد، نه با کلمات. یادتان باشد که مفهوم، همیشه در یک عبارت است، نه یک واژه؛ برای مثال، وقتی که شما کلمه شیر را می خوانید، ذهن نمیداند که منظور شیر گاو است یا شیر جنگل یا شیر آب؛ اما وقتی جمله “شیر آب را بستم” سریع خوانده می شود، درک بهتر و سریعتری حاصل خواهد شد.
یادداشت برداری
هنگام مطالعه، همیشه قلم و کاغذی در دست داشته باشید؛ زیرا در یک مطالعه فعال و پویا، کمتر چیزی می تواند به اندازه قلمی که در دست دارید، ذهن شما را درگیر و متمرکز کند.
این قلم، مهمترین ابزار شماست؛ با آن، نکات مهم را یادداشت کنید و خلاصه برداری نمایید. این گونه ذهن شما همواره متمرکز میماند؛ چون ملزم است که در هر لحظه، عاطفه و اندیشه خود را بیان کند. این یادداشتها بهتر است که در برگه ای جدا نوشته شود.
فواید یادداشت برداری
الف) خلا ذهنی
مهمترین فایده یادداشت برداری، ایجاد خلا ذهنی است. آنچه را که از کتاب و نویسنده فرا می گیرید، با نوشتن، بیرون بریزید تا برای جذب مطالب بعدی آماده شوید. در روان شناسی مطالعه و یادگیری، یکی از موانع یادگیری، “منع قبلی” است. منع قبلی یعنی اینکه مطالبی که شما قبلاً آموخته اید، از تمرکز شما بر مطالب اخیر و فراگیری این مطالب، ممانعت به عمل میآورند؛ مثلاً وقتی قرار است که شما ده نکته را بترتیب فرا بگیرید، معمولاً نکات اولیه و ابتدایی چنان ذهن شما را به خود مشغول میکنند که یادگیری مطالب بعدی و انتهایی دشوارتر میشود. شما خودتان این موضوع را تجربه کردهاید.
شما در دقایق اولیه مطالعه متوجه می شوید که بتدریج تمرکز حواستان کمتر میشود و بیشتر دچار حواسپرتی میشوید. علت آن است که همان مطلب اولیه، مانع تمرکز بر مطالب بعدی میشوند. برای اینکه منع قبلی ایجاد نشود، بهترین و مؤثرترین راه، همین یادداشت برداری است. با یادداشت برداری است که مطالب قبلی از ذهن شما روی کاغذ تخلیه میشوند و این خلا ذهنی ایجاد شده، فراگیری مطلب بعدی را آسانتر میکند.
ب) تحریک حافظه حرکتی
وقتی که مینویسید، دست و قلم شما حرکت میکند؛ بنابراین، نه تنها حافظه حسّی و چشمی شما، بلکه حافظه حرکتی شما نیز فعال میشود و مطالب را بهتر به خاطر میسپارید؛ حال آنکه وقتی یادداشت بر نمیدارید و صرفاً میخوانید، فقط حافظه حسّی شما فعال است که مسلماً بازدهیتان در این حالت، کمتر است.
پ) از بین رفتن وسواس ذهنی
وقتی که مجموعهای مطالب را پشت سر هم و دنبال هم میخوانید و مجبورید که همه آنها را به خاطر بسپارید، ذهن شما وسواس پیدا میکند و به خود میگویید: «مبادا مطالب قبل را فراموش کنم» و در نتیجه به جای آنکه به نکات جدید و تازه ای که می خوانید، توجه داشته باشد، به مرور دانسته های قبلی مشغول می شود تا خیالش راحت شود که آن نکات فراموش نشده اند.
یادداشت برداری هر مطلب پس از فراگیری، ذهن شما را آسوده می کند. خیال شما راحت است که این مطلب، جایی نوشته شده و فراموش نمیشود و این گونه شما با همان تمرکز اولین لحظات، به مطالعه خود ادامه می دهید.
ت)تاکید بر درک و فهم مطلب
شک نیست که یادداشت برداری به معنای رونویسی جملات کتاب نیست، بلکه باید آنچه فهمیدید به زبان خودتان روی کاغذ بیاورید. حتماً بعد از آنکه جمله ای را فهمیدید، بنویسید؛ آن هم نه به صورت جملات طولانی و متنی کلی، بلکه به صورت اشاره ای کوتاه و مختصر.
ث)تداعی نوشته ها
وقتی یک یادداشت برداری صحیح کرده باشید، در نهایت می توانید به نوشته خود نگاه کنید و همه چیز را به خاطر آورید. یادمان هست که این نوشتهها اشاره وار و مختصر بود. قصد شما این است که با بیانی اجمالیتر و سادهتر، بین نوشتهها و مطالب کتاب ارتباط برقرار کنید. تلاش شما برای برقرارسازی ارتباط میان نوشتههای مختصر و مفاهیم کتاب، همان درگیری ذهنی است که برای تمرکز حواس به آن نیاز مبرم دارید.
وقتی جمله ای را آرام و لغت به لغت می خوانید، درک ذهنی کمتری دارید؛ زیرا ذهن با مفاهیم سر و کار دارد، نه با کلمات؛ برای مثال، وقتی کلمه شیر را می خوانید، ذهن نمی داند که منظور شیر گاو است یا شیر جنگل یا شیر آب؛ اما وقتی جمله «شیر آب را بستم» سریع خوانده می شود، درک بهتر و سریعتری حاصل خواهد شد.
مطالعه کردن مطالب به صورت سلسله وار و بدون یادداشت برداری باعث می شود که ذهن شما وسواس پیدا کند و به خود می گویید: «مبادا مطالب قبل را فراموش کنم» و در نتیجه به جای آنکه به نکات جدید و تازه ای که می خوانید، توجه داشته باشد، به مرور دانستههای قبلی مشغول میشود
منبع : هفته نامه پیک سنجش