خوانندگان گرامی و همیشگی ستون «همشاگردی سلام!» استحضار دارند که هفته گذشته در مورد نحوه ارتقای یادگیری صحبت کردیم و از مصادیق آن چند مورد را برشمردیم؛ از جمله اینکه کتاب، روزنامه نیست و محتوای آن از درجات مختلف اهمیت برخوردار است؛ در ثانی برای یادگیری بهتر تا آنجا که مقدور است باید مطالب را از حالت انتزاعی و تیوریک خارج نموده و محتوا را عینی سازیم تا در ذهن ما بهتر بنشیند و ماندگارتر باشد، و از یکی از صاحبنظران تعلیم و تربیت به نام آزوبل کمک گرفتیم که گفته است برای یادگیری بهتر باید در ذهن تکیه و قلابی ایجاد کرد،
و حرف آخر مقاله قبل این بود که برای ماندگاری و یادگیری بهتر باید مطالب را ثبت و ضبط کرد که پیامبر اسلام فرمودند: دانش را با کتابت و نوشتن، در بند کشید و همیشگی کنید (قیّدو العلم بالکتابه)، و اما این هفته موضوع را کامل کرده و به موارد دیگری از یادگیری و ارتقای یادگیری و دانستهها خواهیم پرداخت.
یادگیری پله به پله
یکی از شاعران در جایی گفته است که: «چون که صد آمد نَود هم پیش ماست»؛ اما تمام اندیشمندان در بسیاری از جاها تاکید کردهاند که برای رسیدن به صد باید اول از نود عبور کرد و نردبان ترقی را پله پله طی کرد و نمیتوان غوره نشده مویز شد و به کمال رسید. در واقع یکی از مشکلات یادگیری جوانان ما این است که وقتی به سطوح بالای تحصیل میرسند، تازه مشکلات آنها آشکارتر شده و متوجه میشوند که مباحث قبلی را خوب درک نکردهاند و همین موضوع باعث میشود تا محتوا و مباحث روز را بخوبی درک نکنند؛ برای مثال، ما تا وقتی مصرع و بیت را نشناسیم چگونه میتوانیم ردیف، قافیه و حرف «رَوی» را بفهمیم. تا زمانی که ما هنوز درک درستی از غشای سلولی، سیتوپلاسم و هسته نداشته باشیم آیا میتوانیم میتوکندری، جسم گلژی و شبکه آندوپلاسمی و … را بخوبی تجسم کنیم؟ پرواضح است که خیر.
تا زمانی که یک دانشآموز عزیز دوره متوسطه، عدد اتمی، عدد جرمی و هم مکانی (ایزوتوپ) را نداند آیا میتوان مباحث پیچیدهتر شیمی را طرح کرد؟ طبیعی است که خیر نمیتوان؛ چرا؟ چون یادگیری پله به پله است و سلسله مراتب دارد. اگر ارتباط طولی و عرضی مطالب درسی رعایت نشود، مفاهیم غالباً انتزاعی و نامفهوم میشود و نتیجه آن خواهد شد که یا بسرعت مطالب را به دست فراموشی میسپاریم یا اینکه درک درست و حقیقی از محتوای علمی کتب درسی پیدا نخواهیم کرد، و کم نیستند دانشآموزانی که چنین مشکلاتی دارند و حتی گاهی تصور میکنند که عیب در خلقت و قدرت یادگیری آنهاست؛ در حالی که مشکل جای دیگری است و چاره کار آسان است.
چاره کار آن است که دانشآموز محترم دوره متوسطه و داوطلب گرامی کنکور هر جا به چنین مشکلی برخورد، ریشهیابی کند و ربط آن موضوع سنگین و نامفهوم را پیدا کند و به سراغ کتب درسی پایههای قبلی برود و با مطالعه مجدد مشکل را حل کند.
برای مثال، اگر شما شتاب یا سرعت لحظهای را خوب نمیفهمید و مجابتان نمیکند، لازم است که برگردید و ابتدا مفاهیم مسافت و طول و زمان را درک کنید، یکاهای آنها را بشناسید و معادله ارتباط آنها را درآورید و آن گاه با شتاب به سمت شتاب یا تغییرات سرعت در واحد زمان بروید تا هم معنای آن را بخوبی درک کنید و هم واحد (یکا) آن را بشناسید و هم مسایل آن را حل کنید؛ پس یادمان باشد که همواره یادگیری، پله به پله است و تا پله «الف» را طی نکنید رفتن به پله «ب» اشتباهی آشکار است که بزودی خود را به رخ خواهد کشید.
تکرار، تکرار، تکرار
یکی از اشکالات یادگیری و آموزش ما این است که برخی از اصول یادگیری خود را که اتفاقاً مفید هم هستند از یاد برده و به دست فراموشی سپردهایم و با اینکه چراغ داریم، در خاموشی به سر میبریم و به دنبال روشنایی میگردیم؛ برای نمونه، در حوزههای علمیه در اصول یادگیری و طلبگی اصطلاحی داریم نافذ و تاثیرگذار به نام : «الدّرسُ حرفٌ و التکرارُ الف» درس یک کلمه است و تکرار آن هزار کلمه؛ در حالی که در آموزشهای نوین این حرف را مورد توجه و اهتمام قرار نمیدهیم و آن را «دِمُدهِ» و قدیمی میدانیم، و غافل هستیم که یکی از اصول انکارناپذیر یادگیری، تکرار و تمرین است.
آیا روشهای نوینی مثل جعله لایتنر و G5 و … چیزی غیر از تمرین و تکرار را میآموزند؟ عصاره بسیاری از آنها این است که مطالب، اصطلاحات، تعاریف وکلاً دانش را آن قدر با خودتان تمرین و تکرار کنید تا ملکه ذهنتان شود.
در بسیاری از روشهای تکرار و تمرین تاکید شده است که مطالب و محتوای درسی را دستهبندی کنید و سپس با فاصله زمانی مناسب، مثلاً بار اول بعد از سه روز و بار دوم پس از ده روز و بار سوم پس از یک ماه یا کمتر و بیشتر، به آنها مراجعه نمایید. اگر این مطالب از حافظه شما خارج شده بود به پله اول برگردید و اگر آنها را آموختهاید و به یاد دارید، به جعبه و طبقه بالاتر بروید تا اینکه مطالب، ملکه ذهن شما شده و در حافظه دراز مدت ذهن شما جا گرفته و همیشگی شود.
تجربه نویسنده این سطور میگوید که با تلفیق اصل سوم که در گفتار قبلی درباره آن صحبت شد، یعنی ثبت و ضبط مطالب و حرف امروز که تکرار است و تکرار، چرا ما اقدام به حفظ و تکرار مطالب خودمان نکنیم؛ یعنی جزوات، نکات درسی و نکتههای مهم را وقتی خودمان یادداشت کنیم، هزار و یک مزیت را برای خودمان به ارمغان آوردهایم و بر اثر ممارست در این کار، هم خط و ربط بهتری پیدا میکنیم، هم قدرت تحریر و نویسندگی خود را ارتقا میدهیم و هم اینکه با نوشتهها و دستنویسهای خود ارتباط بهتر و بیشتری برقرار میکنیم، و اگر چنین کردیم کافی است که چند هفته مانده به رقابت بزرگ کنکور فقط مطالبی را که حالا ملکه ذهن ما شدهاند مرور کنیم و از جلوی چشمان خود بگذرانیم. آن وقت است که با نگاه کردن به مطالب و مفاهیم، هم آنها را در ذهن تداعی معانی میکنیم و مطالب بسرعت و برای چندمین بار مرور میشوند و هم اینکه چون مطالب دست خط و حاصل کارکرد خودمان هستند، دچار استرس و نگرانی و دلهره نخواهیم شد و به دانستههای خود ایمان خواهیم داشت؛ پس تمرین و تکرار و ثبت و ضبط فراموش نشود که دو اصل مهم هستند.
به یک روش قانع نباشید
این گونه نباشد که فقط به سؤالات تشریحی و مدرسهای خود قانع باشید، بلکه بسرعت و بویژه در سالهای دوم و سوم و چهارم دبیرستان، خود را با تیپهای مختلف نظیر سؤالات با جوابهای کوتاه، تحلیلی، تست و … آشنا سازید و به هر شکل ممکن، چه با شرکت کردن در یک آزمون کارنامهدار و چه با به دست آوردن یک مجموعه از تستهای سالهای گذشته، توانمندیها و نگرش خود را ارتقا دهید تا وسعت دید پیدا کنید و با شکلهای مختلف سؤال آشنا شوید.
و حرف آخر اینکه گاهی اوقات خودتان را محک بزنید و در دروس عمومی و نظری بویژه ادبیات، زیستشناسی و … ببینید که آیا میتوانید سؤال را حدس بزنید و جاهای مهم را پررنگ کنید؟
برای نمونه اگر حالش دست داد، یک پاراگراف را انتخاب کنید و با خودتان مسابقه بگذارید و ببینید که از آن پاراگراف چند سؤال تست میتوانید طرح کنید و ببینید که آیا با نگاه کردن به یک تصویر یا زیرنویس آن میتوانید یک سؤال طرح کنید یا نه؛ اگر به چنین مرتبهای رسیدهاید شما در سطح خوبی قرار دارید و کارتان امیدوار کننده است.
منبع : هفته نامه پیک سنجش
موفق باشید