خود را اسیر جزییات نکنید!

سلام و درود بر عزیزانی که خود را برای آزمون سراسری سال آینده آماده میکنند. هفته گذشته تلفن من زنگ خورد و طبق معمول، آن سوی خط دانشآموز عزیزی بود که مستاصل و نگران طلب کمک و مساعدت میکرد؛ وقتی علت را جویا شدم، با نگرانی گفت: استاد! من در کتابی خواندم که داوطلبان آزمون سراسری باید جوانه گندم و ماش بخورند، و از آن روز تا به حال هر چه میگردم جوانه گندم پیدا نکردهام؛ چه برسد به جوانه ماش! حالا هم تمام سیستم مغزم به هم ریخته و نمیتوانم تمرکز کنم. لطفاً راهنماییام کنید.
گرفتاری این دانشآموز عزیز، مرا به یاد داستان قدیمی و جالبی انداخت که امیدوارم شرح آن خالی از لطف نباشد و برای بیان مقصود به من کمک کند. میگویند که سالها قبل در دوران خان و خانبازی، یکی از خوانین به دیار دوستش رفت و همراه خود نوکر و ملازمی داشت که او را هم پیوسته با خود میبرد. در اثنای مهمانی موضوعی پیش آمد که نوکر خان باید به منزل میرفت و امانتی را با خود به مجلس مهمانی میآورد. وقتی نوکر برای فرمان خان از اتاق خارج شد، خان در وصف نوکر خود شروع به تعریف و تمجید کرد و از جمله گفت: «او بسیار منظم و مرتب است و هیچ وقتی را هدر نمیهد.» و حتی در غیاب او گفت: «نوکرم الان فلان کوچه را طی کرده و الان به فلان بازار رسیده است و حالا باید مثلاً چهار سوق را رد کرده باشد. الان درِ منزل است و حالا باید در راه بازگشت باشد.» و گفت و گفت و گفت تا اینکه به حاضران گفت: «الان باید نوکر من به همراه امانتی پشت در باشد و الان در میزند و داخل میشود.» و همین طور هم شد و در همین هنگام نوکر وظیفهشناس و دقیق وارد اتاق شد و رسم ادب را به جا آورد و امانتی را تحویل داد. همه حاضران بسیار لذت بردند و خان و نوکر او را تشویق کردند که چقدر باهم هماهنگ و منظم هستند و بدون فوت وقت کارها را بخوبی باهم انجام میدهند.
وقتی مهمانی تمام شد و حاضران رفتند، خان میزبان خیلی تاسف و غبطه خورد که: «دیدید فلانی چه کار جالبی کرد؛ چرا ما این کار را نکنیم؟» لذا شاگرد خود را صدا کرد و به نوکر خود گفت: «دیدی خان چه برنامه جالبی اجرا کرد؛ هفته آینده ما مهمان آنها هستیم. میخواهم همین برنامه را اجرا کنیم و تو را به بهانهای به حجره بفرستم تا چیزی بیاوری. میخواهم مثل نوکر او دقیق و منظم بیایی و امانتی را بیاوری تا فکر نکنند که فقط آنها این کاره هستند.» نوکر بینوا هم سری تکان داد و چَشمی گفت و رفت. هفته بعد وقتی مهمانی برپا شد، خان دوم که بدون برنامهریزی قصد تقلید و تلافی داشت، با طمطراق تمام نوکر خود را صدا کرد و به بهانهای او را روانه حجره کرد تا امانتی را به مجلس بیاورد و موقعی که نوکر از اتاق خارج شد و در را بست مثل خان اول شروع به خیالبافی کرد که: «حالا از خانه خارج شده و حالا در فلان کوچه است و حالا فلان گذر را طی نمود.» و از این موارد گفت و گفت تا بدانجا رسید که گفت: «به گمانم الان پشت در است و با امانتی برگشته است.»
در همین هنگام نوکر دست و پا چلفتی از در وارد شد و گفت: «قربان! از آن وقت تا به حال من دنبال کفش میگردم و هنوز کفش مناسبی پیدا نکردهام!»
آری، متاسفانه برخی از دوستان عزیز ما آن قدر خودشان را اسیر جزییات و مسایل دست و پا گیر میکنند که اصل مساله را از یاد میبرند و به فراموشی میسپارند. آن نوکر دست و پا چلفتی اگر از جزییات عبور میکرد و بسرعت کفشی به پا میکشید و برنامه را پیش میبرد، چه بسا فرمان ارباب خود را هم بموقع انجام میداد، اما وقتی همه هدف و آرمان او همان جزییات و پرداختن به آنها شد اصل برنامه فراموش شده و در پایان نیز هیچ گشایشی در کار صورت نگرفت.
متاسفانه در بحث آمادگی برای کنکور هم کم و بیش ما گرفتار این نوع نگرشها هستیم؛ برای مثال، دانشآموز عزیز اوقات خود را که ارزش طلا دارد به هدر داده و در به در میگردد تا مثلاً فلان ماده خوراکی را که تجویز کردهاند و برای تنویر افکار مؤثر است به دست آورد؛ بنابراین، خانواده را تعب و سختی میاندازد که مثلاً میگوی دریایی را که فسفر آن درصدی از مواد غذایی مشابه بیشتر است برایش تهیه کنند، و الزام پیدا میکند که صبح به صبح دو قاشق غذا خوری جوانه گندم را درون شیر بریزد و حتی اگر ذایقه او نمیطلبد، آن را به زور قورت بدهد؛ البته نه تنها ما بلکه هیچ کس منکر تاثیر مواد این چنینی نیست؛ اما از طرفی تاثیر آنها به گونهای نیست که کار و زندگی خود را رها کنیم و تهیه آنها را اولویت اصلی خودمان بدانیم. هر کدام از این مواد غذایی در حد خود تاثیراتی را خواهند داشت. مهمترین نکته آن است که مواد مورد نیاز بدن ما شش گروه مواد غذایی است که عبارتند از: 1- هیدراتهای کربن 2- لیپید یا همان چربیها 3- پروتیینها 4- مواد معدنی 5- ویتامینها 6- آب.
وقتی میگوییم هیدارتهای کربن، شامل طیف وسیعی از مواد و در برگیرنده انواع نان، برنج، ماکارونی، بیسکویت، نان قندی و …. میشود. حال به فراخور حال و امکانات، هر کدام از این مواد را میل کنیم در واقع نیاز بدن خود را تامین کردهایم؛ یا مثلاً در بحث چربیها که مواد انرژیزا در بدن ما هستند طیف وسیعی از مواد را داریم که دارای چربی هستند: این مواد اولاً به دو گروه مهم چربیهای حیوانی و گیاهی (نباتی) تقسیم شده و ثانیاً هر کدام زیر مجموعه بزرگی را شامل میشوند؛ البته امروزه ثابت شده است که چربیهای گیاهی برای بدن ما بهتر از چربیهای حیوانی هستند؛ چون دارای کلسترول کمتری هستند و اگر شخصی بتواند چربی گیاهی تهیه کند و بخورد، بهتر است؛ اما گر نشد، نباید همه کار و زندگی خود را بگذارند برای تهیه فلان چربی گیاهی. به هر حال منظور نظر ما این است که داوطلبان عزیز! لطفاً خود را خیلی اسیر جزییات دست و پاگیر نکنند و بیشتر توجهشان به کلیات باشد و به کل روند برنامه توجه کنند.
واقعیت این است که وقتی ما از همه گروههای غذایی و به تناسب (نه تساوی) میل میکنیم همه نیازهای بدن ما تامین میشود. داوطلب عزیز کنکور که به سن هجده ـ نوزده سالگی رسیدهاید و هزار ماشاءا… تن و بدن سالمی دارید! این نکته خود نشان دهنده آن است که همه نیازهای بدن شما تامین شده است. حال اگر به برخی مواد دسترسی داشتید خوب چه بهتر، اما اگر نبود، دلیل نمیشود که همه برنامه خود را کنار بگذارید و دو هفته آزگار به دنبال جوانه گندم بگردید تا مثلاً بگویند درصد فلان ویتامین آن به اندازه یک اپسیلُن بیشتر است. لطفاً به جزییات خیلی توجه نکنید.
در مورد خواب و استراحت هم تجربه به ما همین را میگوید: اولاً رویهای را که به آن عادت دارید حفظ کنید و فقط سعی کنید کمی آن را ارتقا دهید؛ مثلاً اگر قبلاً در شبانهروز 9 ساعت میخوابیدید حالا سعی کنید که آن را به 8 و سپس به 7 ساعت برسانید؛ اما نه اینکه خود را آنقدر گرفتار این قضیه کنید که دچار پریشانی و اضطراب و کمخوابی شوید؛ برای نمونه، برخی از افراد با استراحتهای کوتاه مدت بین روز، هم خستگی را از تن به در میکنند و هم اینکه شبها تا آنجا که میتوانند بیشتر بیدار میمانند. حالا ممکن است که این نکته با ساعت بیولوژیک بدن شما اصلاً تطابق نداشته باشید؛ پس شما رویه خود را به پیش ببرید. فقط مهم این است که هر چه جلوتر میروید رشد را در کار خود ملاحظه کنید و برنامه خود را ارتقا دهید. شما مجبور و ملزم نیستید که حتماً بین روز، خود را به خواب بزنید چون دوست کنکوری شما عصرها میخوابد. قبلاً هم گفتهایم که صبحها برای مطالعه وقت مغتنمی است؛ اما ممکن است که برخی نتوانند خود را با آن تطبیق دهند و این مساله دلیل بر آن نیست که همه کار و زندگی خود را کنار بگذارند و همه تلاش خود را به خرج بدهند تا این نکته جزیی را در برنامه پیشرفت تحصیلی خود بگنجانند. واقعیت این است که هر کدام از ما در طول عمر و در طول تحصیل، عادات مختلفی پیدا کردهایم که این عادات برخی خوب هستند و برخی از آنها نیز ممکن است خوب نباشند؛ اما ما نمیتوانیم به یکباره خود را از آنها منفک کنیم. وقتی پیشنهادی میشود، هر چند صحیح و علمی، ما نمیتوانیم همه پیشینه خود را فراموش کنیم و آن برنامه را در پیش بگیریم؛ بلکه باید با بررسی و تانی و بمرور سعی کنیم که در حد امکان تغییری در کار و رفتار خود ایجاد کنیم. مهم این است که منطق کار خود را از دست ندهیم، به رویهها و عادات خود احترام بگذاریم و برخی از موارد را که قصد تغییر در آنها را داریم بمرور و با گذشت زمان تغییر دهیم و هر توصیه و نسخهای را نسخه شفابخش خود ندانیم و سعی کنیم که راندمان واقعی خود را بالا ببریم و به حواشی زیاد توجه نکرده و خود را هم اسیر جزییات نکنیم.
منبع: هفته نامه پیک سنجش