یکی از مسایلی که کنکوریها به شکلهای گوناگون با آن درگیر هستند نمره تراز است. احتمالاً تا به حال برای شما هم، سؤالاتی درباره تراز، نمره و رتبه پیش آمده که به درستی پاسخ آن را نمیدانستهاید. در این مقاله سعی کردهایم تا به نکاتی درباره نمره تراز و شیوه محاسبه آن در کنکور بپردازیم. ذکر این مطالب به آن دلیل اهمیت دارد که شما بتوانید نقاط قوت و ضعف خود را دانسته و به صورت بهتری برای کنکور آماده شوید.
برای روشن شدن مطلب، موضوع را با یک مثال شروع میکنیم: فرض کنید که از دانش آموزان کلاس شما، آزمون عربی گرفته میشود و شما در این کلاس، نمره پانزده کسب میکنید و با این نمره، شما نفر اول کلاس میشوید، و یک بار دیگر نیز از آن کلاس، آزمونی گرفته میشود و این بار نیز، شما نمره پانزده کسب میکنید؛ با این تفاوت که نفر آخر کلاس میشوید. در هر دو آزمون، شما نمره پانزده را کسب کردهاید، ولی ارزش این دو نمره یکسان نیست و این موضوع، یعنی یکسانسازی ارزش نمرات، موضوع نرمال سازی را مطرح میکند؛ به عبارتی ممکن است دقیقاً درصد نمرات خام کارنامه شما با درصد نمرات خام کارنامه دوست شما یکسان باشد، ولی رتبه شما یکسان نباشد؛ به بیان دیگر، در آزمون سراسری و آزاد، هر تست کنکور، ارزش خاص خود را دارد و ارزش تست شمارهپنج ادبیات با تست شماره شش یکسان نیست، و جالب است بدانید آن تستی که کمترین پاسخگو را دارد، ارزشمندتر است.
به عنوان داوطلبانی که سعی کردهاید خود را بخوبی برای کنکور آماده کنید احتمالاً این سؤال برایتان پیش آمده است که: به این ترتیب از کجا بفهمم که وضعم چه طور است؟ در پاسخ به این سؤال، دو پاسخ بیش از سایر پاسخها شنیده میشود:
1- در هر درس، از روی نمره ام (یعنی همان درصد) میفهمم که وضع کلی ام چه طور است.
2- در هر درس (یا در همه دروس) از روی رتبه ام میفهمم که وضعیتم چگونه است.
برای اینکه ببینید کدام یک از پاسخها درست است، به مثال های زیر توجه کنید:
مثال 1:
علی در کلاس شیمی مدرسه، آزمونی تستی میدهد. پدرش بعد از بازگشت او به خانه در مورد آزمون از او سؤال میکند که شیمی را چند درصد زده است و علی جواب می دهد که 60 درصد شیمی را درست زده است و پدر علی از این نتیجه پسرش، بسیار خوشحال میشود. نظر شما راجع به واکنش پدر علی چیست؟ به نظر شما وضع علی در این درس چگونه است؟ اتفاق جالب این است که با همه تشویقهای پدر، علی در نمره شیمی، جزو نفرات آخر است؛ زیرا امتحان بسیار آسان بوده است و بیشتر دانش آموزان موفق شده بودند تا درصد بسیار خوبی در این درس کسب کنند.
با توجه به این داستان می توان گفت که «درصد»، معیار قابل اتکایی برای اطلاع از وضعیت یک دانش آموز نیست. در یک آزمون ساده، درصدها بالا میروند، و برعکس، در یک آزمون سخت، درصدها پایین میآیند؛ یعنی ممکن بود که دبیر شیمی علی، یک امتحان بسیار سخت بگیرد که در آن بالاترین درصد چهل باشد .در این شرایط، امتیاز چهل ضعیف محسوب نمیشود؛ زیرا این فرد با وجود امتیاز چهل، رتبه اول کلاس را به دست آورده است. با این توضیح ممکن است خیلی از شما داوطلبان عزیز بگویید که «پس آن چیزی که مهم است، درصد نیست بلکه رتبه است». این حدس هم، جواب درستی برای بحث بالا نیست و لازم است که برای تحلیل آن، مثال دوم را در ادامه مطلب بخوانید.
مثال 2:
نسرین کارنامه آزمون آزمایشی را با خود به منزل میبرد. مادرش به محض رسیدن او به منزل، کارنامه را از دست او گرفته و رتبه کل او را نگاه میکند و با دیدن رتبه پنج او، بسیار خوشحال شده و نسرین را تشویق میکند؛ اما نمی داند که تعداد داوطلبان این آزمون که نسرین در آن، رتبه پنج شده است، فقط ده نفر بودهاند. آیا به نظر شما «رتبه» برای تعیین وضعیت دانشآموز، ملاک مناسبی است؟ اگر رتبه نسرین در بین صد هزار نفر، پنج میشد، این رتبه، رتبه خوبی محسوب میشد؛ به این ترتیب، متوجه میشوید که رتبه نیز معیار دقیقی برای تخمین وضعیت داوطلب در آزمون نیست. رتبه، یک عنصر مرتبط با جمعیت شرکت کننده است، و از آنجایی که هیچ یک از آزمونهای آزمایشی (اعم از خصوصی یا دولتی) جمعیتی حتی در حد ده درصد جمعیت آزمون سراسری را هم ندارند، رتبه هیچ یک به تنهایی، ملاک دقیقی برای تخمین وضعیت داوطلب نخواهد بود؛ البته بعضی از داوطلبان که در آزمونهای آزمایشی شرکت مینمایند، سعی میکنند که این مشکل را با تناسب بستن حل کنند. تجربه ثابت کرده است که این نحوه محاسبه، یعنی تناسب بستن، در بیشتر موارد، غلط از آب در میآید و در بسیاری از موارد، رتبه فرد بسیار بهتر از این عدد میشود؛ زیرا جمعیت کل شرکت کننده در آزمون سراسری به طور میانگین، ضعیفتر از جمعیتهای شرکت کننده در آزمونهای آزمایشی است؛البته در مواقعی ممکن است که نتیجه برعکس باشد و این بستگی به سطح آزمون آزمایشی موردنظر و جمعیت شرکتکننده در آن دارد، و اگر آزمونی ضعیف با شرکت کنندگانی در سطح پایین درسی باشد، این رتبه ممکن است که از این هم پایینتر باشد؛ پس به هیچ وجه نمیتوان به نتیجهای که از تناسب بهدست میآید، اطمینان کرد.
براساس آمارهای اعلام شده، از سوی مسؤولان سازمان سنجش، به عنوان مثال، میانگین درصد درس ریاضی در آزمون سراسری 1386 در گروه آزمایشی علوم تجربی 4 درصد بوده است (یعنی داوطلبان گروه آزمایشی علوم تجربی به طور میانگین فقط به یک سؤال از 30 سؤال پاسخ صحیح دادهاند)؛ آن وقت شما هم قبول میکنید که جمعیت شرکت کننده در آزمون سراسری به طور میانگین، بسیار ضعیفتر از جمعیت افراد با انگیزهای است که در آزمونهای آزمایشی معتبر، شرکت کرده و در این درس، تقریباً درصد یازده را کسب کردهاند؛ پس تناسب بستن هم در این کار، روش صحیحی نیست.
حتماً با خود میگویید «خوب حالا که درصد و رتبه کارایی درستی ندارد چه باید کرد؟» جواب ما یک عبارت دو کلمهای بسیار ساده است: «نمره تراز». نمره تراز نشان دهنده وضعیت داوطلب در بین داوطلبان دیگر است و مشکلات نمره خام (درصد) یا رتبه را ندارد (البته در محاسبه آن، همه عواملی که در بالا اشاره شد، یعنی رتبه و درصد محاسبه میشود و دخیل است)؛ بنابراین، نمره تراز، وضع ما را در میان جمعیت شرکت کننده نشان میدهد. اگر پدر علی در مثال 1، به نمره تراز فرزندش نگاه میکرد، متوجه میشد که علی در منحنی جمعیت شرکت کننده، در قسمتهای انتهایی قراردارد؛ یا مادر نسرین متوجه میشد که کسب رتبه پنج در میان ده نفر، کار فوق العادهای نیست.
حالا که با نحوه محاسبه نمرات و نقش تراز در کنکور آشنا شدید، باید سعی کنید تا از این موضع برای بهبود وضعیت خود در میان داوطلبان استفاده کنید؛ زیرا درسها و سؤالاتی در کنکور وجود دارند که به دلیل پاسخگویی تعداد بسیار کمی از داوطلبان به آنها تاثیر زیادی بر تراز سایر داوطلبانی میگذارند که به این سؤالها جواب میدهند؛ مثلاً دروس ریاضیات و فیزیک گروه آزمایشی علوم تجربی و همچنین شیمی گروه آزمایشی علوم ریاضی و فنی، و ریاضی و آمار گروه آزمایشی علوم انسانی، دارای ارزش بسیار بالاتری از ضرایب در نظر گرفته شده هستند، و این موضوع به صورت خیلی واضح در درس عربی عمومی نیز دیده میشود؛ به همین دلیل، به هیچ وجه سعی نکنید که این دروس یا برخی از مباحث را صرفاً به دلیل آنکه سخت است از گردونه مطالعاتی خود حذف کنید.
علاوه بر درسهایی که به آنها اشاره شد، بعضی از مباحث در برخی از دروس وجود دارند که از نظر گروهی از داوطلبان، سخت و مطالعه آن وقتگیر است؛ به همین دلیل، این مباحث را از برنامه مطالعاتی خود خارج میکنند؛ به طور مثال، در درس معارف اسلامی، حتماً یک تست، مربوط به روایات و احادیث و یک تست، مربوط به درس وصیت نامه امام خمینی(ره) است و این دو تست، بیشترین ارزش را در میان تست های معارف اسلامی دارا هستند؛ زیرا کمترین پاسخگو را دارند که حتی شاید خود شما یا دوستان شما نیز در کنکور سال قبل نتوانستهاید به این تستها پاسخ صحیح بدهید؛ بنابراین، این گفته عموم که میتوانید تستهای دشوار را رها نموده و به سراغ تستهای آسانتر بروید کاملاً غلط است؛ زیرا تستهای دشوار به علت داشتن پاسخگویی کمتر، از بیشترین ارزش در آزمون سراسری برخوردار هستند و به این ترتیب بر بهبود تراز شما تاثیر بسیار زیادی میگذارند؛ البته ذکر این نکته نیز لازم است که زدن چند تست ساده در یک درس که مطالعه آن، وقت و زمان کمی میبرد، بهتر از این است که شما هیچ تستی را در آن درس نزنید. این موضوع نیز به طور مستقیم به تراز مربوط میشود؛ زیرا باعث میشود که وضعیت خود را در میان داوطلبان تا حد قابل قبولی بهبود بخشید.
چگونه تراز خود را در کنکور افزایش دهم؟
حتماً با مطالعه مطالب بالا، این سؤال برایتان پیش میآید که چگونه تراز خود را در کنکور افزایش دهم؟چند راه ساده برای افزایش تراز وجود دارد. اگر نکات زیر را با دقت مطالعه کنید با کمی تمرین و تفکر میتوانید از آنها استفاده کنید.
1- کاهش یا افزایش تراز، به جمعیت شرکت کننده در آزمون بستگی دارد؛پس اگر یکی از گروههای آزمایشی را انتخاب کنید که در آن افراد کمتری ثبت نام کردهاند، تراز آن گروه آزمایشی در سال آزمون شما پایینتر خواهد آمد.
2- هرچه سطح علمی رقبای شما بالاتر برود، کسب تراز بالاتر سختتر میشود.
3- اگر بعضی از شاگردان برتر هر رشته به انتخاب رشتههایی مبادرت کنند که جزو رشتههای عالی آن گروه آزمایشی نباشند، داوطلبانی با ترازهای پایینتر موفق میشوند تا در رشتههای عالی آن گروه آزمایشی پذیرفته شوند.
4- تراز با سطح علمی دانش آموز شرکت کننده در آزمون رابطه مستقیم دارد. در آزمونهای دانشگاه ها، رشتههای متفاوت با تغییر ضرایب آنها در هر درس آزمون، اصطلاحاً سخت و ساده می شود؛ بنابراین، به منظور کسب تراز بالا با استفاده از توان علمی خودتان به تغییر ضرایب هر درس بیشتر توجه کنید.
5- چند قانون بالا، ارتباط زیادی به درس خواندن ندارد و در واقع به استراتژی و روش امتحان دادن بستگی دارد. قانون آخر اینکه هرچه بیشتر درس بخوانید، تراز بالاتری به دست میآورید، ولی معنی این قانون هم آن نیست که شما پیوسته و به طور مداوم درس بخوانید. بارها گفتهایم که در کنکور، زیاد درس خواندن مهم نیست، بلکه هوشمندانه خواندن مهم است؛ پس باید تلاش کنید تا با تشخیص نقاط ضعف و قوت خودتان و بقیه داوطلبان در دروس مختلف، چگونه خواندن و چه چیزی را خواندن را تقویت کنید و به این ترتیب از زمان خود بهترین استفاده را ببرید.
چند راهکار ساده و کاربردی در مورد تراز
1- برای تطبیق ترازهای موجود در رشته های دانشگاهی با سطح تحصیلی خودتان، ابتدا وضعیت علمی خود را در مقایسه با دانش آموزان دیگر بسنجید.
2- اگر فکر میکنید که در آزمونهای تستی، مثل بقیه به سؤالات جواب میدهید، انتخاب ترازهای پنج هزار تا پنج هزار و هشتصد برایتان مناسب است.
3- اگر فکر میکنید که در آزمونهای تستی، همیشه بهتر از بقیه جواب میدهید، انتخاب ترازهای پنج هزار هشتصد تا شش هزار و سیصد برایتان مناسب است.
4- اگر در آزمونهای آزمایشی همیشه رتبه و نمره خوب کسب میکنید، ترازهای بالاتراز شش هزار و سیصد را انتخاب کنید. در دانشگاه آزاد برای هر درس یک نمره تراز محاسبه می شود که عددی است معمولاً بین دو هزار تا نه هزار.
5- از لحاظ آماری و علمی نمره تراز میتواند بین منفی بینهایت تا مثبت بی نهایت باشد، اما نمره تراز هفت هزار برای یک درس، بسیار ایدهآل است و نشانگر این است که رتبه فرد در این درس بالاست؛ البته دقت کنید که برای مثال در درسی مثل ریاضی، شما با درصدی مثل پنجاه به تراز هفت هزار میرسید، ولی در درسی مثل معارف به درصدی در حدود هشتاد نیاز دارید.
6- نمره تراز بین پنج هزار تا شش هزار، معمولاً درصدهایی هستند که ارزش متوسطی دارند.نمره تراز حدود سه هزار و پانصد نشانگر این است که درصد فرد مورد نظر در حدود صفر بوده است. با این توضیح حتماً تا به حال متوجه شدهاید که به دست آوردن تراز سه هزار و پانصد کار ارزشمندی نیست؛ در واقع، اگر شما به سؤالات یک درس پاسخ ندهید، تراز شما در همین حدود خواهد شد، و البته کسب درصدهای منفی، باعث افت بیشتر نمره تراز شما خواهد شد.
7- در درس هایی مثل ادبیات یا معارف که سطح نمرات بالاست، برای رسیدن به نمرات تراز بالا، نیاز به درصد بسیار بالاست. در این درسها، درصدهایی مثل پنجاه یا شصت، هر چند در ظاهر بد نیستند، ولی در واقع باعث پایین آمدن شدید نمره تراز میشوند.
نمره تراز کل در واقع بهترین معیار و همان عددی است که سرنوشت شما را مشخص میکند. نقش تراز اختصاصی در تعیین نمره کل، سه برابر نمره عمومی است، و این موضوع، بیانگر اهمیت بسیار بیشتر دروس اختصاصی در مقایسه با دروس عمومی است.
منبع : هفته نامه پیک سنجش