درون
1مطلب موجود می باشد.
درونت را بنگر!
فقیری ٣٠ سال کنار جادهای نشسته بود. یک روز غریبهای از کنار او میگذشت. فقیر به عادت همیشگی، کاسه خود را به سوی غریبه گرفت و گفت: «بده…
فقیری ٣٠ سال کنار جادهای نشسته بود. یک روز غریبهای از کنار او میگذشت. فقیر به عادت همیشگی، کاسه خود را به سوی غریبه گرفت و گفت: «بده…