دانش‌آموز متوسطي که سرش به کار خودش باشد، بسيار بهتر از دانش‌آموز با استعداد، اما پر سر و صدا

گفت و گوي با سيدشنوا، رتبه يک کشوري تجربي:

دانش‌آموز متوسطي که سرش به کار خودش باشد، بسيار بهتر از دانش‌آموز با استعداد، اما پر سر و صدا

يکي از رتبه‌هاي برتر طبق برنامه مشاور جلو رفته است  و ديگري اعتقادي به اين موضوع ندارد. يک نفر روزي 5 ساعت درس مي‌خوانده و ديگري 11 ساعت. يکي سال دوازدهم براي هر درس چندين کتاب تست زده است و ديگري تنها به استفاده از يک کتاب کمک آموزشي براي هر درس بسنده کرده است.

 

مي‌خواهم بگويم که هر يک از رتبه‌هاي برتر آزمون سراسري شيوه‌اي خاص خود داشته است و نمي‌توان بر اساس نحوۀ مطالعه يک نفر براي همگان نسخه پيچيد و آن را تنها راه موفقيت دانست؛ اما شنيدن سخنان رتبه‌هاي برتر مي‌تواند گاه براي يک داوطلب، راه‌گشا باشد؛ نحوۀ مطالعۀ  يک درس، نحوۀ برخورد با مشکلات، تغذيه، نحوۀ برخورد خانواده با داوطلب و مطالبي ديگر که مي‌تواند براي يک داوطلب مفيد باشد؛ از همين رو، هر ساله تلاش مي‌کنيم که با رتبه‌هاي برتر آزمون سراسري گفت و گوهايي داشته باشيم.

 

با توجه به اينکه گروه آزمايشي علوم تجربي بيشترين داوطلب را دارد، افراد بيشتري مايلند که دربارۀ رتبۀ يک کشوري اين گروه آزمايشي، اطلاعاتي را کسب کنند و بدانند که او چگونه در اين رقابت فشرده و تنگاتنگ، توانسته است به بهترين رتبه دست يابد.

 

گفت و گوي زير با  سيد امير سيد شنوا، رتبه يک کشوري گروه آزمايشي علوم تجربي آزمون سراسري سال 99، در همين راستا انجام گرفته است. با تشکر از ايشان، توجه شما را به آن جلب مي‌کنيم.

 

 

 

سيد امير سيد شنوا: فارسي دهم و يازدهم را درس به درس مي‌خواندم، اما سال دوازدهم متوجه شدم که اين روش کافي نيست؛ بنابراين، ادبيات را به طور موضوعي هم مي‌خواندم؛ در ضمن، کتاب فارسي‌ام را با  کاغذ سفيد اضافي سيمي‌کردم و نکات مهم هر درس را روي آنها يادداشت مي‌کردم. براي املا کلمات مهم املايي را انتهاي هر درس مي‌نوشتم. براي آرايه و دستور  هم تست زياد مي‌زدم. براي تسلط بر قرابت معنايي هم براي هر بيت در يک يا دو کلمه مفهومش را مي‌نوشتم؛ در کل،  بعد از زيست شناسي، براي ادبيات فارسي بيشتر از هر درسي تست زدم. شايد براي دستور حدود هزار تست و براي آرايه هم بيشتر از هزار تست زدم و در طول سه سال  متوسطه نيز بيش از 6000 تست براي ادبيات فارسي حل کردم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: هر تست را  يک بار مي‌زدم، اما اگر نکته‌اي داشت، آن نکته را در کاغذهاي کتاب فارسي مي‌نوشتم و بعد آنها را مطالعه مي‌کردم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: با توجه به سختي امتحان، انتظار خيلي بالاتري از خودم نداشتم؛ در ضمن، ادبياتم چندان هم خوب نبود و حتي ابتداي سال دوازدهم در آزمون‌هاي آزمايشي پايين‌ترين درصدم مربوط به ادبيات فارسي بود، اما به مرور، با کار و تست زدن زياد، بهتر شد.

 

 

سيد امير سيد شنوا: براي درس عربي،  واژه‌هاي کتاب را، که در زير نويس کتاب بود، کنار واژه‌هاي اصلي جمع مي‌کردم و نقش کلمات و جايگاهشان را بررسي مي‌کردم و تست هم زياد مي‌زدم.

 

در بخش قواعد هم  بعد از توضيح معلم، تست مي‌زدم تا  تسلطم بر آن بيشتر شود. عربي درس مورد علاقه من بود و برايم چالش برانگيز نبود و در آزمون سراسري هم  به 100 درصد سؤال‌هاي آن، پاسخ صحيح دادم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: معارف قلق دارد و اگر قلقش را کشف کني، جذاب مي‌شود؛ وگرنه با مشکل روبرو خواهي شد. بايد ارتباط مفهومي آيات و متن درس‌ها را فهميد و براي آيات و احاديث پيام نوشت. همچنين لازم است که  حداقل اول و آخر آيات را حفظ کرد يا کلمه خاصي که در آن  هست؛ بايد حفظ شود.

 

 

سيد امير سيد شنوا: با توجه به اينکه در سؤال‌هاي زبان، واژه‌هاي خارج از کتاب درسي داده مي‌شود، به نظر من، بدون کلاس‌هاي آزاد زبان، توانمندي در اين درس دشوار است؛ اما در کل، اگر داوطلبان تست «ريدينگ» زياد بزنند، مي‌توانند به تست‌هاي اين بخش از سؤال‌هاي زبان، که بسيار مهم است، مسلط شوند.

سيد امير سيد شنوا: زمين‌شناسي را براي تک رقمي شدن خواندم. کتاب را باز کردم و روي مباحث سخت را ضرب در کشيدم و در کل 16 يا 17 صفحه ماند و همان را درحدود  سه ربع خواندم و براي همين اين درس کم زدم؛ البته اگر سر آزمون، وقت بيشتري را به آن اختصاص مي‌دادم، بهتر مي‌زدم، اما وقتش را بيشتر براي درس  شيمي‌گذاشتم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: اولين نکته اين است که بايد کتاب را با کاغذ اضافي سيمي‌کرد و زير کلمات مهم زيست‌شناسي را خط کشيد. از شکل‌ها نيز  نکته در آورد و نوشت و به شکل‌ها دو سه دقيقه نگاه کرد و ديد که هر خط چه چيزي را نشان مي‌دهد؛ براي مثال، بايد داوطلب هر بخش عکس اسکلت در کتاب يازدهم را بررسي کند.

 

انجام اين کار، به نظام ذهني داوطلب کمک مي‌کند و وقتش کمتر گرفته مي‌شود. ضمناً نکته‌هاي ترکيبي هم بايد نوشت؛ براي مثال، مباحث جانوري در فصل‌هاي مختلف کتاب دهم ، يازدهم و دوازدهم پخش شده است. داوطلب بايد اينها را به  هم ربط بدهد و در يک جا بنويسد.

 

 من، با اينکه مي‌دانستم پيش‌خواني مهم است، اما نمي‌رسيدم که درس‌ها را پيش‌خواني کنم، ولي زيست‌شناسي استثناء بود و آن  را پيش‌خواني مي‌کردم.

 

يک روز قبل از مدرسه متن‌ها را مي‌خواندم تا ذهنيتي نسبت به آن متن‌ها پيدا کنم. قطعاً بايد بيشترين وقت را براي زيست‌شناسي گذاشت و تست زد. من حدود 4500 تست زيست‌شناسي در سال دوازدهم حل کردم.

 

 

 

سيد امير سيد شنوا: حتماً دفتر يا جزوه بايد کنار دانش‌آموز باشد. من هر تست رياضي، فيزيک و شيمي را که برايم جالب بود در دفترم مي‌نوشتم؛ در کل، از هر مبحث سه يا چهار تست مي‌شد. به نظر من، در درس رياضي و فيزيک، تاثير معلم شگفت‌آور است.

 

پيشنهاد من اين است که براي دو درس رياضي و فيزيک، داوطلبان تست‌هاي خيلي سخت يا سؤال‌هاي خارج از کتاب حل نکنند؛ چون  نهايتاً يک يا دو تست از اين سؤال‌ها در کنکور مي‌آيد که اگر سر جلسۀ آزمون آنها را رد کنند، به صلاحشان است.

 

 

سيد امير سيد شنوا: فيزيک عين رياضي است؛ با اين تفاوت که نکات حفظي دارد و بايد آنها را خواند.

 

 

سيد امير سيد شنوا: درس‌هاي رياضي و فيزيک، غير از فرمول‌هاي اصلي، فرمول‌هاي فرعي هم دارند، اما سر جلسۀ آزمون، با استرس ناشي از فرصت کم، نمي‌شود اين فرمول‌ها را به خاطر آورد؛ فرمول‌هايي که منبع و مفهوم مشخصي هم ندارند.

 

 

سيد امير سيد شنوا: بخش مسايل شيمي‌، شبيه رياضي و فيزيک است، اما شيمي بخش حفظي هم دارد که بايد متن داخل کتاب را کامل فهميد و با زير و بم، آن را حفظ کرد. من در شيمي از راه حل تستي استفاده نمي‌کردم؛ البته راه حل تشريحي هم وقت‌گير بود؛ به همين خاطر، ده دقيقه بيشتر براي سؤال‌هاي شيمي وقت گذاشتم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: دروس عمومي را با ادبيات شروع نکردم؛ چون برايم سخت بود و دچار استرس مي‌شدم. ابتدا زبان را زدم که برايم راحت بود و بعد سراغ ادبيات فارسي رفتم و در نهايت عربي را حل کردم؛ در واقع، اولين درس و آخرين درس عمومي را به عنوان درس‌هايي که برايم ساده بود، در آغاز حل کردم.

 

در اختصاصي هم جاي فيزيک و شيمي را عوض کردم؛ چون فيزيک برايم روان‌ترين درس بود.

 

 

سيد امير سيد شنوا: اول اينکه در مدرسه ما تا آخر بهمن ماه، تقريباً 80 درصد کتاب‌ها درس داده شده بود. در فروردين و ارديبهشت هم، چون خبر نداشتم که کنکور عقب مي‌افتد، با انگيزه تمام درس خواندم؛ يعني فروردين کل درس‌هايم را مرور کردم و ارديبهشت فقط تست مي‌زدم؛ مگر اينکه در مبحثي مشکل داشتم که آن وقت  نگاهي به کتاب مي‌کردم؛ اما خرداد و تير انگيزه نداشتم؛ چون مطلبي براي مطالعه نداشتم. مرداد جدي‌تر شدم و کمي درس خواندم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: نه، پيشنهادم به داوطلبان سال آينده (1400) هم همين است که اگر از برنامۀ مطالعاتي‌تان عقب مانديد، به جاي اظهار ناراحتي، بهتر است که برنامه را با خود عقب بکشيد، و اگر درس نخوانديد، اظهار کلافگي نکنيد و بيش از اندازه به خودتان  فشار وارد نکنيد. ضمناً در ذهنتان انعطاف داشته باشيد. من نمي‌گويم کم درس بخوانيد، اما اگر بيش از توانتان هم درس بخوانيد، نتيجه اي نخواهيد گرفت. خود من تلاش کردم که روزي 9 ساعت مطالعۀ مفيد داشته باشم، اما بعد ديدم که انجام اين کار در توانم نيست و همان 6 يا 7 ساعت مطالعه را در روز داشتم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: نه، آن روزهايي که مدرسه مي‌رفتم، 4 الي 5 ساعت و روزهاي تعطيل 6 الي 7 ساعت مطالعه مي‌کردم. در دوران کرونا هم 3 يا 4 ساعت در روز درس مي‌خواندم و چند هفته آخر انگيزه‌ام را بالا بردم و 6 يا 7 ساعت درس مي‌خواندم.

 

 

سيد امير سيد شنوا: من مشاور نداشتم. مدرسه ما هر از گاهي رتبه‌هاي برتر سال‌هاي گذشته را مي‌آورد و با توجه به حرف‌هاي آنها و نکته‌هاي دبيرانم براي خودم برنامه‌ريزي کردم. با اينکه سال دهم و يازدهم روش‌هاي مختلف مطالعه را امتحان کردم و با آزمون و خطا، بهترين شيوه مطالعه را براي خودم پيدا کرده بودم، اما سال دوازدهم هم بارها پيش آمد که با آزمون و خطا جلو رفتم و طي بهار امسال چند بار روش مطالعه‌ام را عوض کردم؛ در کل، در مدارس اردبيل نيرويي  به نام مشاور حضور ندارد و من  بعد از  کنکور فهميدم که در بسياري از مدارس کشور، مشاور  وجود دارد که براي دانش‌آموزان برنامه‌ريزي درسي مي‌کند. هنوز هم برايم نامانوس است که يک نفر ديگر برايم برنامه‌ريزي درسي کند!

 

 

سيد امير سيد شنوا: فيلم تماشا مي‌کردم و به بچه‌ها هم پيشنهادم اين است که اگر علاقه‌مند به فيلم و تلويزيون هستند، سريال تماشا نکنند؛ چون ذهن را درگير مي‌کند و انسان مي‌خواهد که حتماً ادامه‌اش را ببيند، سال دوازدهم به همين دليل کتاب غيردرسي هم نمي‌خواندم؛ با اينکه علاقه‌مند به مطالعه هستم. با فضاي مجازي و سايت‌ها هم اصلاً موافق نيستم؛ چون که خيلي وقت‌گير است؛ در کل، تفريح بايد طوري باشد که فوقش يک يا دو ساعت تفريح کني، ولي بعد ذهنت درگير نشود.

 

 

سيد امير سيد شنوا: روزهاي مدرسه فرصت نمي‌کردم، ولي در ايام تعطيل پياده‌روي مي‌کردم. معتقدم که شرايط بدني دانش‌آموز بايد مناسب باشد و بدن مناسب حتي به ذهن مناسب هم کمک مي‌کند.

 

سيد امير سيد شنوا: برنامه غذايي خاصي نداشتم. فقط شب قبل از برگزاري آزمون سراسري، غذاي سبکي  خوردم. سر جلسۀ آزمون هم معتقدم که خوب است داوطلبان با خود يک شربت ملايم ببرند و حتماً در زمان معين آن را بنوشند. من با خودم موز، کيک، آجيل، شربت و آب بردم و چون در آزمون‌هاي آزمايشي عادت به خوردنشان داشتم، همه را هم به موقع استفاده کردم و قند خونم هم پايين نيامد.

 

 

سيد امير سيد شنوا: روز پنجشنبه، براي اينکه آرامش کسب کنم، به پياده روي رفتم و شب فيلم تکراري تماشا کردم. هدفم اين بود که زود بخوابم، اما اشتباه کردم که زود به رختخواب رفتم؛ چون خوابم نبرد و کلافه شدم. به نظرم بهتر است يا از چند هفته قبل، زمان خواب را عوض کرد يا شب کنکور هم، مثل ساير شب‌ها خوابيد.

 

سيد امير سيد شنوا : خانوادۀ من نقش مؤثري در موفقيت من داشتند. در اين 12 سال تحصيل هميشه  پدرم مرا به مدرسه مي‌بردند و مي‌آورند که هم فرصتي براي گفت و گو با پدرم بود و هم در رفت و آمد خسته نمي‌شدم. سال دوازدهم هم پدرم در جريان درس‌هاي من بودند و مادرم هم با حمايت عاطفي‌شان ياورم بودند. فضاي خانه ما هميشه آرام بود؛ براي همين من هيچ وقت در کتابخانه درس نخواندم و معمولاً در اتاق پذيرايي درس مي‌خواندم؛ در کل، پدر و مادرم هيچ وقت براي نمرات بد مرا بازخواست نمي‌کردند يا اگر نمره بد مي‌گرفتم، خيلي به روي خودشان نمي‌آوردند؛ در کل، به من اعتماد داشتند.

 

 

سيد امير سيدشنوا: پدرم استاد دانشگاه هستند و دکتري برق دارند و مادرم دکتري داروسازي دارند.

 

سيد امير سيد شنوا: مدير و کادر اجرايي مدرسۀ ما تلاش کردند که فضاي مدرسه‌مان خوب باشد. محيط کلاسمان هم خوب بود و همکلاس‌هايم بسيار با اخلاق بودند و اين بسيار ارزشمند است؛ در واقع، به نظر من دانش‌آموز متوسطي که سرش به کار خودش باشد، بسيار بهتر از دانش‌آموز با استعداد، اما پر سر و صدا و پر از حاشيه است.  

 

 

سيد امير سيد شنوا: هدف اصلي من تحصيل در رشته دندان‌پزشکي بود؛ چون آسان‌تر و راحت‌تر است، اما الان با رتبه يک، رشتۀ پزشکي را انتخاب کردم؛ چون براي موفقيت و خدمت‌رساني، امکانات بيشتري دارد.

 

 

سيد امير سيد شنوا: من اگر رتبۀ زير 2000 مي‌آوردم، به هر شهري مي‌رفتم و در يکي از رشته‌هاي پزشکي يا دندان‌پزشکي ادامه تحصيل مي‌دادم؛ يعني مصمم بودم که پشت کنکور نمانم و به اين فکر نمي‌کردم که اگر يک سال ديگر بمانم، رتبۀ خوبي کسب مي‌کنم و در بهترين دانشگاه پذيرفته مي‌شوم. توصيه‌ام به دوازدهمي‌ها هم اين است که به پشت کنکور فکر نکنند؛ چون احتمال موفقيت در اين موقعيت، بسيار کم است.

 

 

معدل کتبي نهايي :  15/19 شد و درصدهاي کنکورم به ترتيب: